مشاوره دبیرستان شهید بهشتی نورآباد دلفان
 
علت هر شکستی، عمل کردن بدون فکر است

ورود اعضا:

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:
 

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 219
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1



Alternative content




من جوان، خجالتی!
 
منشأ اضطراب به اعتقاد بعضی از روان شناسان، افکار منفی و تلقی های غیرمنطقی منشأ اضطراب هستند.
 
 
من جوان، خجالتی!
طرح مسئله: «با سلام... بنده با مشکلات زیر مواجهم و امیدوارم به من راه حل نشان دهید. مشکل اصلی من ترسو و کمرو بودنم است. مثالی می زنم: مثلا وقتی سوار تاکسی می شوم اگر راننده کرایه را بیشتر بگیرد، کوچک ترین اعتراضی نمی توانم به او بکنم و می ترسم ناراحت شود یا به من توهین کند یا گدا حسابم کند و نیز می ترسم چیزی بگیم و او در جواب من چیزی بگوید و حالت ضعف من مشخص شود و دیگران این ضعف مرا بفهمند. ضمناً مشکل من در جاهایی به گناه می انجامد. مثلاً چون من سربازی هستم که خدمتم را اداره ای می گذرانم و بعضی اوقات به عنوان ناظر برای نظارت بر شرکت های خصوصی که با اداره قرارداد دارند، فرستاده می شوم و مسئولیتم این است که ببینم آیا آن شرکت وظایفش را که تدریس برای تعداد مشخصی از روستاییان است انجام می دهد یا نه. بعضی اوقات تعداد کشاورزانی که به آنها درس داده می شود، کمتر از تعهد آن شرکت هاست. آن شرکت ها از من می خواهند به دروغ تعداد افراد آمده را بیشتر عنوان کنم. و چون من فردی کم رو هستم و اعتماد به نفس لازم را نداشته و خود کم بینی دارم، احساس می کنم که اگر این کار را نکنم پاچه خوار و ... به حساب می آیم و در نتیجه با آن که این شرکت ها مرا نمی شناسند و شاید دیگر مرا هم نبینند، تن به دروغ گویی می دهم. برای حل این مشکل بزرگ چه کمکی می توانید به من بکنید؟»
دوست عزیز! خوشحالیم که مشکل خود را شناخته و برای حل آن پا پیش گذاشته اید. لازم است بدانید که این مشکل یکی از شایع ترین مشکلات روحی در جامعه، بخصوص در بین جوانان است و شما در این مشکل تنها نیستید. با این تفاوت که شما برخلاف بسیاری دیگر، برای حل آن گامی مثبت برداشته اید. ابتدا باید عرض کنیم که برخی از مسائلی که بیان کردید، صرفاً به کم رویی بر نمی گردد، بلکه علاوه بر آن علل دیگری مانند فرهنگ های نادرست جامعه نیز در بروز این رفتارها دخیل است که بر شما و بسیاری از افراد جامعه سایه افکنده است. مثلا خبر ندادن از عدم تعهد برخی شرکت ها، در حالی که شما را نمی شناسند و چه بسا دیگر اصلاً شما را هم نبینند و ... اما در مورد کم رویی از نظر روان شناختی باید گفت: کم رویی و خجالتی بودن یکی از علایم اضطراب است که با روشن شدن منشأ اضطراب، احساسات فرد مضطرب و راهکارهای درمانی، می توان شناخت بیش تری به این مسئله پیدا نموده، برای مقابله با آن گام برداشت. منشأ اضطراب به اعتقاد بعضی از روان شناسان، افکار منفی و تلقی های غیرمنطقی منشأ اضطراب هستند. مثلا اگر بر این باور باشید که همیشه مورد تأیید دیگران قرار بگیرید، در برابر دیگران دچار اضطراب و نگرانی می شوید. در میان نگذاشتن افکار خود با دیگران به دلیل ترس از تحقیر شدن، اجتناب از رودررویی شما و سرکوب احساس و در نتیجه عصبی و هراسان شدن از عوامل اضطراب به شمار می آیند. احساسات و افکار فرد خجالتی و کم رو که احتمالاً شما هم بعضی از آن ها را در خود می یابید: چنین افرادی احساس می کنند دیگران وقتی به آن ها نگاه می کنند، درون شان را می خوانند. بنابراین معمولاً از برنامه های اجتماعی اجتناب می کنند. می ترسند در حضور دیگران رفتار خاصی داشته باشند، چون احتمال می دهند احمقانه به نظر برسد. همواره در حال مقایسه خود با دیگرانند و معمولاً خود را در مقایسه با دیگران کم تر و پایین تر می پندارند. راضی نگاه داشتن مردم، ذهن چنین افرادی را اشغال کرده است.
راهکارهای درمانی  1- پذیرش و نوشتن احساسات منفی و عدم انکار آن ها و پیدا کردن راه حل با مشورت روان شناسان و مشاوران.  نوشتن احساسات منفی و قبول داشتن بدین معنا است که با خود در مکانی بنشینید و احساس منفی و آزاردهنده خود را بنویسید. مثلاً «هر وقت با فردی صحبت می کنم دلهره و اضطراب دارم، حرف هایم را که از قبل آماده کرده ام نمی توانم بزنم، رنگم سرخ می شود، تپش قلب می گیرم و...» تمام راه کارهای مقابله یا کاهش این حالت را بنویسید و یکی یکی آن ها را امتحان کنید. مثلاً «قبل از حرف زدن بدنم را شل نگه دارم و نفس عمیق بکشم و یا این که اول از احوال پرسی ساده شروع کنم یا قبل از حرف زدن اصلاً به این که با فردی ملاقات دارم فکر نکنم و ...»
2- نوشتن توانایی ها و نقاط مثبت و تقویت آن ها در ذهن و مرور آن ها  معمولاً فرد مضطرب به تدریج توانایی های خود را ناچیز شمرده و خود را همیشه سرزنش می کند. این تکنیک به شما اجازه می دهد لیستی از توانایی های خود را در تمام زمینه ها بنویسید. آنچه را که می توانید به خوبی انجام دهید و استعداد آن را دارید، یادآوری کنید. هر روز در وقت بیکاری این توانایی ها را مرور کرده و موارد موفقیت هایتان را به یاد بیاورید و آن صحنه ها را برای خود بازسازی کنید.


ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 22 آبان 1392برچسب:, توسط غلامی
 
نترسيد، در جمع صحبت کنيد
 
 
اين اختلال از رايج ترين اختلال هاي روان شناختي است و در زنان بيشتر از مردان شايع است. مبتلايان به اين اختلال مي توانند در يک موقعيت يا همه موقعيت هاي اجتماعي احساس اضطراب و پريشاني کنند.
 
 
سارا وارد خانه که شد، بدون اين که با کسي حرفي بزند به اتاقش رفت و شروع کرد به گريه کردن. بدشانسي ها دوباره شروع شده بود. يک ماه مانده به امتحانات، استاد يکي از دروس سر کلاس گفته بود که ارائه کنفرانس اجباري است و اين يعني سارا بايد درسش را حذف کند. سارا ۲۴ ساله و دانشجويي نمونه است و نمره هاي بسيار بالايي مي آورد، جز در دروسي که به کنفرانس يا ارائه شفاهي نياز دارد. در کل حضور در کنار افراد غريبه او را مضطرب مي کند، مخصوصا وقتي قرار باشد غريبه ها درباره او قضاوتي داشته باشند. سارا از رفتن به مهماني پرهيز مي کند، از ۱۴ سالگي تا به حال در مکان هاي عمومي غذا نخورده است، کار نمي کند (دوست دارد شغلي داشته باشد، ولي حتي فکر ارتباط با افراد غريبه و ارزيابي شدن از طرف آن ها برايش عذاب آور است) و نمي تواند به تنهايي خريد کند. چند بار هم قرار بود براي سارا خواستگار بيايد، ولي خانواده نتوانست او را راضي کند. وقتي سارا در يکي از اين موقعيت ها قرار مي گيرد، همه چيز به هم مي ريزد: صورتش قرمز مي شود، صدايش مي لرزد، قلبش به تپش مي افتد، تمرکزش را از دست مي دهد و بدتر از همه اين که احساس دلشوره و نگراني بسيار شديدي به سراغش مي آيد و فکر مي کند که ديگران او را به چشم يک احمق مي بينند. اين حالت ها آن قدر شديد و ناراحت کننده است که از مدت ها قبل تصميم گرفته تا جايي که مي شود از موقعيت هاي اجتماعي اجتناب کند.
***
اين اختلال از رايج ترين اختلال هاي روان شناختي است و در زنان بيشتر از مردان شايع است. مبتلايان به اين اختلال مي توانند در يک موقعيت يا همه موقعيت هاي اجتماعي احساس اضطراب و پريشاني کنند. درجاتي از خجالتي بودن يا اضطراب در موقعيت هاي اجتماعي در بسياري از افراد ديده مي شود و اسم آن را خجالتي بودن مي گذاريم. اما شدت ناراحتي و اضطراب در مبتلايان به اختلال اضطراب اجتماعي به اندازه اي است که در زندگي روزمره، اين افراد را با مشکلات جدي مواجه مي کند. مثل سارا، که فرصت ازدواج و کارکردن را به علت اين اختلال از دست مي دهد. اگر شما هم به اين مشکل دچار هستيد، مي توانيد براي کاهش اضطراب خود در محيط هاي اجتماعي از راهبردهايي که در ادامه مي خوانيد استفاده کنيد. بايد دقت داشته باشيد که اين راهکارها در طولاني مدت و با تمرين زياد اثربخش خواهد بود.
از توانايي هاي خود اطمينان پيدا کنيد اگرچه بسياري از افراد خجالتي و يا مبتلا به اضطراب اجتماعي، در زمينه مهارت هاي اجتماعي مشکل قابل ملاحظه اي ندارند، برخي از آن ها از کمبود مهارت هاي اجتماعي رنج مي برند. در گام نخست بررسي کنيد که شما جزو کدام يک از آن دو دسته هستيد. آيا مهارت هاي کافي را داريد؟ مثلا شايد علت خراب کردن آخرين سخنراني شما اين بوده که به علت اضطراب زياد، فرصت نکرده بوديد بر موضوع بحث تسلط کافي پيدا کنيد. در اين صورت، کسب مهارت هاي اجتماعي مانند مهارت شروع مکالمه، تنظيم تن صدا، برقرار کردن ارتباط چشمي، نه گفتن و رفتار غيرکلامي مي تواند بسياري از مشکلات شما را حل کند. براي ارزيابي اين موضوع مي توانيد از دوستان صميمي خود کمک بگيريد. همچنين مي توانيد با تمرين جلوي آينه و يا ضبط تصاوير خود، نقص هاي خود را تشخيص دهيد.
کنار بياييد بپذيريد که برخي از تجربه هاي اجتماعي ناخوشايند است. هر کسي ترجيح مي دهد در موقعيت هاي ناخوشايند قرار نگيرد. ولي اگر بخواهيد زندگي خود را بر پايه اجتناب از اين موقعيت ها برنامه ريزي کنيد، روز به روز دايره زندگي شما تنگ تر خواهد شد. اضطراب ناشي از برخوردهاي اجتماعي، منفي و ناخوشايند هستند، نه وحشتناک و غيرقابل تحمل. موارد شديدتر از اين را هم تحمل کرده ايد، چون خود را مجبور به انجام آن مي دانستيد. تا زماني که اجتناب کردن را به عنوان يک راه حل ساده براي مشکلات خود بدانيد، اوضاع هيچ گاه بهتر نخواهد شد. به خاطر داشته باشيد هرچه از يک موقعيت (چه اجتماعي، چه غيراجتماعي) فرار کنيد، در طولاني مدت ترس شما بيشتر خواهد شد و از طرف ديگر هرچه بيشتر در معرض آن قرار بگيريد، اضطراب شما کاهش خواهد يافت؛ همان طور که در روزهاي اول رانندگي، دو دستي فرمان را مي گرفتيد و مدام نگران بوديد، و الان در حين رانندگي تخمه مي شکنيد و با تلفن همراه هم صحبت مي کنيد!
فاجعه نسازيد در ميان مبتلايان به اضطراب اجتماعي، فاجعه سازي بسيار متداول است: «اگر در وسط جلسه رسمي تپق زدم چي؟ همه فکر مي کنند بي کفايتم. اگر شانس بياورم و اخراجم نکنند، حتما مرتبه شغلي ام را پايين مي آورند، ديگر کسي روي من حساب نمي کند...» تعجبي ندارد اگر فرد با چنين افکاري چنان مضطرب شود که از همکارش بخواهد به جاي او در جلسه شرکت کند.  اگر فرد ديگري در جلسه تپق بزند يا صورتش قرمز بشود، شما فکر مي کنيد بي کفايت است، يا اين که کمي هول شده؟ اگر کسي در يک مهماني نتواند به سوال شما جواب درستي بدهد، شما فکر خواهيد کرد که او احمق است، يا فکر مي کنيد دست و پايش را گم کرده؟ ممکن است ديگران درباره شما نظر منفي داشته باشند. اين موضوع چقدر در زندگي شما تاثيرگذار است؟ مثلا اگر يک فروشنده يا مسافري که کنار شما در مترو نشسته، واقعا احساس کند که شما بي کفايت و حتي احمق هستيد، چه اتفاقي براي شما خواهد افتاد؟ شکي نيست که برخي از موقعيت هاي اجتماعي تاثير بيشتري در زندگي شما دارند. سعي کنيد همواره به مشکلات خود منطقي نگاه کنيد.
واقع بين باشيد بسياري از افراد معيارهاي بالاي اجتماعي براي خودشان ترسيم مي کنند و به هيچ عنوان حاضر نيستند از آن ها کوتاه بيايند. اگر به آن ها بگوييم که هدفتان واقع بينانه نيست، احتمالا مي گويند: «هدف هاي کوچک به چه درد مي خورد؟ هدف هاي بزرگ باعث مي شود بيشتر تلاش کني. هميشه بايد يک وجب آن طرف جوي را نگاه کني و بپري». اين افراد به اين موضوع دقت نمي کنند که هدف هاي غيرواقع بينانه چه اضطرابي به آن ها وارد مي کند و چقدر موجب نااميدي مي شود.واقع بين باشيد. با توجه به مهارت هاي فعلي و ميزان اضطرابي که تجربه مي کنيد، هدف هاي واقع بينانه اي براي خود ترسيم کنيد و براي رسيدن به آن ها حداکثر تلاش خود را انجام دهيد.
در موقعيت قرار بگيريد تمامي راهکارهاي ارائه شده تا به اين جا، مقدمه‌اي است براي رسيدن به اين مرحله: هيچ کس با مطالعه درباره شنا، شناگر ماهري نشده است. شما هم براي کاهش اضطراب و بهبود عملکرد خود در موقعيت هاي اجتماعي، بايد با چنين موقعيت هايي مواجه بشويد. برخي از شما چندين بار تلاش کرده ايد تا با ورود به موقعيت هاي اجتماعي از اضطراب خود بکاهيد، ولي موفق نشده ايد اين موارد مي تواند موجب افزايش احتمال موفقيت شما شود.  
از موقعيت هاي ساده تر شروع کنيد. شايد يکي از علل موفق نبودن شما در تجربه هاي قبلي اين بوده که از موقعيت دشواري شروع کرده ايد. مي توانيد به نسبت ترس هايي که داريد فهرستي تهيه و تمرين را از موقعيت هاي ساده آغاز کنيد. هر تمرين بايد آن قدر تکرار شود که ديگر براي شما اضطراب شديد نداشته باشد. چند مورد ساده مانند: خريد کردن اجناس ساده که احتياجي به صرف زمان زيادي ندارد، پرسيدن ساعت از يک عابر، پرسيدن يک سوال از پيش تعيين شده در کلاس و ...  خلاقيت به خرج دهيد. بعد از اين که هر يک از اين تمرين ها برايتان ساده شد، سعي کنيد همان تمرين را به گونه اي انجام دهيد که دشوارتر از قبل شود، مثلا وقتي مغازه دار نوشابه شما را آورد، بپرسيد نوشابه رژيمي دارد يا نه.  به يک بار و دو بار اکتفا نکنيد.ميگنا دات آي آر،اين اضطراب سال ها با شما زندگي کرده است و به اين سادگي دست از سر شما برنمي دارد. هر تمرين را چندين و چند بار تکرار کنيد.  به موفق نشدن هم فکر کنيد. ممکن است شرايط آن طور که انتظار داشتيد پيش نرود. اسم اين رويداد را شکست نگذاريد. مواجهه شما با چيزي که از آن مي ترسيد، صرف نظر از اين که موفق شويد يا نه، يک پيروزي است. با افزايش تجربه، در موقعيت هاي ديگر عملکرد بهتري خواهيد داشت. با انجام مکرر مواجهه هاي اجتماعي به تدريج متوجه خواهيد شد که ديگران آن طور که فکر مي کرديد متخاصم و ايرادگير نيستند، ما ايراني ها بيشتر از آن چه تصور کنيد خون گرم هستيم. اگر اين راهکارها را استفاده کرديد و پيشرفتي نداشتيد، احتمالا شدت اضطراب شما خيلي زياد بوده و يا مشکل ديگري بر سر راه تان است. در چنين مواردي مي توانيد از يک روانشناس مجرب کمک بگيريد.
ماهنامه «سپيده دانايي

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 19 آبان 1392برچسب:, توسط غلامی
دانلود برنامه امتحانات نهایی دی ماه دانش‌آموزان
 
 
امتحانات نهایی دی ماه دانش‌آموزان از روز چهارشنبه ۴ دی ماه ۹۲ آغاز می‌شود.
 
 
برنامه امتحانات نهایی تمام رشته‌های تحصیلی دوره متوسطه و پیش‌دانشگاهی (نظری، فنی و حرفه‌ای) در دی ماه سال تحصیلی ۹۳ـ۱۳۹۲ به ادارات کل آموزش و پرورش استان‌ها ابلاغ شده است.  این برنامه برای دانش‌آموزان سال سوم متوسطه رشته‌های شاخه نظری شیوه سالی ـ واحدی(روزانه) و نیمسالی ـ واحدی(بزرگسالان و داوطلبان آزاد)، سال سوم متوسطه، رشته‌های شاخه فنی و حرفه‌ای و دوره پیش‌دانشگاهی(بزرگسالان و داوطلبان آزاد) است.
امتحانات نهایی دانش‌آموزان از روز چهارشنبه ۴ دی ماه با امتحان قرآن، تعلیمات دینی، دین و زندگی و معارف اسلامی آغاز می‌شود و ۲۴ دی ماه با امتحان زبان خارجی پایان می‌یابد.
دانلود برنامه امتحانات نهایی دی ماه دانش‌آموزان: لينك مستقيم : اينجا
لينك كمكي:  امتحانات نهایی دی ۹۲

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 16 آبان 1392برچسب:, توسط غلامی
اختلالاتی که بعد از عقد شما را پشیمان می‌کند!
 
ازدواج فقط حلقه به دست کردن و تعیین مراسم روز ازدواج نیست. درست زمانی که حتی فکرش را هم نمی کنید، بروز بعضی مشکلات ممکن است عرصه زندگی را حتی در دوران عقدو زمانی که کارت های عروسی تان را بین اقوام پخش کرده اید، چنان به شما تنگ کند که عطای بودن با همسرتان را به لقایش ببخشید. به همین علت روانشناسان به دخترها و پسرها توصیه می کنند که با شناخت کامل همسر خود را انتخاب کنند تا دوران امزدی و عقد را به سلامت طی کنندو به خانه بخت بروند.
 
 
اختلالاتی که بعد از عقد شما را پشیمان می‌کند!
با این حال جلوی ضرر را هر وقت بگیریم منفعت است و حتی در دوران نامزدی و عقد هم اگر با بعضی نقایص جدی شخصیتی و رفتاری در طرف مقابلتان روبرو شدید، باید برای ازدواج و ادامه رابطه با چنین فردی، تردید کنید.  با این حال این نسخه ای برای همگان نیست و شاید زوج هایی هم باشند که با وجود چنین مسائلی ازدواج می کنندو یک عمر هم با تمام مشکلات ناشی از چنین نقایصی می سازند. پس تصمیم با خودتان است.  
چراغ های قرمز: شاید لازم باشد جدا شوید  اگر در دوران عقد متوجه شدید که همسرتان درگیر یکی از بیماری های جسمی یا روانی است، قبل از جدا شدن یا ادامه زندگی با همسرتان، حتما با پزشک یا یک مشاور و روانشناس در مورد نوع بیماری و علائم آن، نحوه زندگی با او، اقداماتی که می توان برای بهبودش رایط انجام داد و عوارضی که در آینده با آن روبرو خواهید شد و ... صحبت کنید. 1- ابتلا به بیماری های سخت: بعضی از بیماری ها بسیار هشدار دهنده اند و برای زندگی با مبتلایان به این بیماری ها باید همه چیز را در نظر بگیرید. برخی از این بیماری ها عبارتند از: ایدز، هپاتیت C، تومور و سرطان های کشنده پیشرونده. کسی که قرار است با یک فرد مبتلا به بیماری های سخت ازدواج کند، باید بداند که زندگی زناشویی اش ممکن است چندان طولانی نباشد و همسرش بعد از مدتی فوت کند. وقتی طرف مقابل قرار نیست مدت زیادی زنده بماند، همسرش قبل از اینکه وارد فاز سوگواری شود، باید مرحله پیش سوگواری را بگذراند که اصلا کار ساده ای نیست. ضمن اینکه بیماری هایی مانند ایدز و هپاتیت C به شدت مسری اند و فرد باید احتمال آلوده شدن خودش را به این بیماری ها بدهد.
2- تشخیص اسکیزوفرنی: اسکیزوفرنی از جمله بیماری های عصبی روانی مزمن و جدی است که روی کل شخصیت فرد تاثیر می گذارد و شایع ترین سن ابتلا بین 15 تا 30 سالگی است. ساختمان مغز این بیماران طبیعی است ولی بعضی از مواد شیمیایی آن عملکرد طبیعی ندارند، به طوری که افزایش و یا کاهش ترشح این مواد اختلالاتی در رفتار، تفکر و هیجان های بیمار ایجاد می کند و در مرحله حاد فعالیت های هیجانی، رفتاری، فکری و به طور کلی عملکرد طبیعی خود را از دست می دهد.  نشانه های بیماری در افراد مختلف متفاوت است ولی اغلب شامل افسردگی، رفتار عجیب و غریب، تحریک پذیری، خواب زیاد یا عدم توانایی در خوابیدن، گوشه گیری، خصومت بی دلیل، فراموشی نشان دادن واکنش شدید در بحران ها، عدم توانایی در گریه کردن یا گریه های شدید، استفاده از الکل و مواد مخدر، تراشیدن موهای سر و بدن و خودکشی می شود. آنها معمولا چیزهایی را می بینند و می شنوند که برای بقیه قابل رۆیت و شنیدن نیست.  برخی از مبتلایان به اسکیزوفرنی برای کنترل علائم بیماری خود باید همیشه دارو مصرف کنند، برخی دیگر مدت زمان مصرف دارویشان کوتاه است و بالاخره عده ای که بیماری آنها در پی استرس حاد نظیر بیماری جسمی با زایمان شروع شده ممکن است طی مدت زمان کوتاهی بهبود پیدا کنند. 3- اطمینان از اعتیاد به مواد مخدر: معتادان به مواد مخدر و محرک، حتی اگر سم زدایی کنند، بدنشان هرگز مثل سابق و قبل از مصرف مواد مخدر نمی شود. اینها تا زمانی که یک مقدار مشخص مواد مخدر به بدنشان نرسد، نمی توانند عملکرد طبیعی داشته باشند اما باید به این نکته توجه داشته باشیم؛ چون زوج ها در دوران عقد ارتباط مستمری با هم ندارند، اگر یکی از دو طرف اعتیاد داشت، دیگری به راحتی متوجه آن نمی شود؛ مگر اینکه با هم به سفر بروند یا ارتباطشان نزدیکتر شود اما در هر صورت و در شرایط عادی که دو طرف با هم معاشرت عادی دارند، نمی توان به راحتی تشخیص داد که فرد مصرف کننده مواد مخدر است یا نه.
4- فاش شدن بزهکاری:        
 
شخصیت های نمایشی هم در مردان و هم زنان دیده می شود ولی در خانم ها به مراتب بیشتر است. پوشش ظاهری و حتی آرایششان با بقیه زنان فرق دارد و با این کار دوست دارند خودشان را بیش از پیش مطرح کنند
 
         انجام رفتارهای خلاف شأن مثل اینکه خانم بهمد درآمد شوهرش از راه کسب حرام است یا در کار قاچاق است هم از جمله مسائلی است که خانم می تواند در همان دوران عقد رابطه را تمام کند.     چراغ های نارنجی: حتما باید مشاوره کنید  افراد مبتلا به برخی بیماری های جسمی مانند تالاسمی ماژور. هموفیلی، صرع و ام.اس: این دسته از بیماری ها به سختی خوب می شوند و همین مسئله باعث می شود تا زندگی برای کسی که با فرد مبتلا به یکی از این بیماری ها زندگی می کند، خسته کننده شود. اینها با یکسری محدودیت ها در زندگی مواجه هستند و اگر قرار است وارد زندگی مشترک با فردی شوند، شخص مقابلشان باید به این نکته آگاه باشد که عملکرد افراد مبتلا به صرع یا ام. اس ممکن است در طول زندگی و مراودات اجتماعی کاهش پیدا کند. این کاهش عملکرد مشکلاتی را برای دو طرف این زندگی در پی دارد. 1- پارانویا: ویژگی اصلی مبتلایان به این اختلال روانی، عدم اعتماد آنها به دیگران، بدگمانی و بدبینی است. این اختلال بین آقایان شایع تر است و فرد مبتلا، سوءظن بیمارگونه دارد و مدام به همسر خود شک می کند. زندگی با چنین فردی هم سخت است. چرا؟ چون فرد مقابل مدام به این فکر می کند که تا کی باید او را توجیه کنم؟ اینها اهل جر و بحث هستند و خشک و عصبی اند. ضمن اینکه بدبینی بیش از حد ممکن است منجر به خشونت یا اختلالات رفتاری دیگر هم شود. 2- اختلال شخصیت مرزی: این دسته از افراد به قدری بی ثبات هستند که اگر اتفاقی بیفتد دنیا را یا سیاه می بینند یا سفید و نگاهشان خاکستری نیست. نشانه هایی همچون روابط بین فردی بسیار بی ثبات، خشم شدید و نزاع های مکرر بدنی، بی ثباتی عاطفی، خرج کردن افراطی، سوء مصرف مواد، رابطه جنسی نابهنجار، رانندنگی بی مهابا، زیاد خوردن و اقدام مکرر به خودکشی کردن که شکل فریبکارانه دارد، از ویژگی های مهم این اختلال است.   اگر پنج علامت از علائم گفته شده را فردی داشته باشد او یک بیمار مرزی یا بوردرلاین است. این دسته از افراد به محض اینکه بحث کوچکی بین آنها و همسرشان در می گیرد یا اتفاق جزیی می افتد؛ بلافاصله دست به خودکشی می زنند تا دیده شوند.
3- اختلال شخصیت هیستیریونیک (نمایشی): اینها هم جزو تهدیدکننده ها محسوب می شوند. رفتار آنها نمایشی است. شخصیت های نمایشی هم در مردان و هم زنان دیده می شود ولی در خانم ها به مراتب بیشتر است. پوشش ظاهری و حتی آرایششان با بقیه زنان فرق دارد و با این کار دوست دارند خودشان را بیش از پیش مطرح کنند. در مرحله بعدی بیمار از واقعیت های ذهنی و بیرونی دور می شود و اصلا هویت خود را فراموش می کند یا موقتا برای آرامش خود موضوعی را که بار سنگین عاطفی داشته باشد از یاد برده و دست به دامن انکار می شودو با این کار در قالب شخصیت دیگری قرار می گیرد و خود را چیز دیگری نشان می دهد. 4- دست بزن: هر چند تنش ها و بحران های موجود در دوران عقد به ندرت به برخوردهای فیزیکی و کتک منتهی می شود، با اینحال اگر جر و بحث در مورد مسائل جزیی و کوچک منجر به کتک زدن شود و یا موضوع کتک زدن چندین بار تکرار شود، حتما باید به این رابطه خاتمه داد، چون چنین شخصی نمی تواند خشمش را کنترل کند. چه بسا این کتک زدن در آینده به قتل هم منجر شود. 5- اختلاف دو قطبی: پر بودن خانه از انبوه کارهای نیمه تمام یکی از ویژگی های اختلال دو قطبی است. این افراد معمولا قادر به تمرکز روی یک کار نیستند و میلیون ها کار را شروع می کنند بدون اینکه بتوانند آنها را تمام کنند. آنها یا در فاز افسردگی هستند و یا در فاز هیجان که در هر دو فاز رفتارهای غیرعادی دارند،میگنا دات آی آر ، اینها معمولا مشکل خواب دارند. در فاز افسردگی زیاد می خوابند و همیشه احساس خستگی می کنند اما در فاز جنون و هیجان به اندازه کافی نمی خوابند اما هیچ وقت احساس خستگی نمی کنند. 6- وسواس: وسواس یک فکر، تصور، احساس یا حرکت مکرر مضر و اعصاب خردکنی است که با نوعی احساس اجبار و علاقه به مقاومت در برابر آن همراه اوست. وسواس، تعادل روانی و رفتاری را از بیمار گرفته و باعث می شود تا او در سازگاری با محیط دچار مشکل شود. در بیمار مبتلا به وسواس نشانه هایی همچون شک و تردید، ترس، دقت و نظم افراطی، اجبار، احساس بن بست، لجبازی دیده می شود و در مواردی این علائم خود را به شکل دله دزدی، آتش زدن جایی، درآوردن لباس، بیقراری، بهانهگیری، بی خوابی، بدخوابی، بی اشتهایی، و ... نشان می دهد. مشاهده این علائم در فرد وسواسی به قدری عجیب است که این احساس به اطرافیانش داده می شود که نکند او دیوانه شده باشد.
برگرفته از: تندرستی

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 16 آبان 1392برچسب:, توسط غلامی
قرآن و بهداشت روانی
 
 
در این مقاله، سلامت روان در قرآن و نشانه های آن و نیز رابطه قرآن و معنادرمانی و راه های درمان افسردگی از دیدگاه قرآن و نقش باوردرمانی در بهداشت روان به تفصیل مورد بحث و بررسی قرار گرفته و در نهایت نیز به جلوه هایی از شفابخشی قرآن پرداخته شده است.
 
 
قرآن و بهداشت روانی
چکیده واژه بهداشت و سلامتی به ویژه بهداشت روانی، همیشه انسان را در طول تاریخ به خود مشغول کرده است، تدوین برنامه های تربیتی - بهداشتی برای حفظ سلامتی و بهداشت روان نمونه ای از این اقدام بشری است و در این میان دین باوری و آموزه های قرآنی نقش بسزایی در تأمین بهداشت روانی دارند. در این مقاله، سلامت روان در قرآن و نشانه های آن و نیز رابطه قرآن و معنادرمانی و راه های درمان افسردگی از دیدگاه قرآن و نقش باوردرمانی در بهداشت روان به تفصیل مورد بحث و بررسی قرار گرفته و در نهایت نیز به جلوه هایی از شفابخشی قرآن پرداخته شده است. کلید واژه ها بهداشت، بهداشت روانی، معنادرمانی، روان درمانی افسردگی، شفابخشی قرآن.
مقدمه واژه ی بهداشت و سلامتی همیشه انسان را در طول تاریخ به خود مشغول کرده است. تدوین برنامه های تربیتی - بهداشتی برای حفظ سلامتی و مطالعه، جلوگیری و درمان بیماری ها نمونه ای از این اقدامات بشری است. بهداشت در یک تقسیم کلی به دونوع بهداشت جسمی و بهداشت روانی تقسیم می شود ولی آنها همپوشی های زیادی با هم دارند و بر یکدیگر تأثیر می گذارند. بهداشت روانی از آن جهت که رابطه مستقیمی با عملکرد فردی - اجتماعی و سیستم های روانی - اجتماعی دارد، از اهمیت زیادی برخوردار است و این اهمیت باعث تدوین و اجرای برنامه های متعدد بهداشت روانی در ابعاد مختلف می شود.
برآنیم تا در این مقاله تأثیر آموزه های قرآنی بر بهداشت و سلامت روان و نیز جنبه های مختلف این تأثیر گذاری را بررسی کنیم.
سلامت روان در قرآن  قرآن فردی را سالم و سلیم النفس می داند که با تکیه بر فطرت توحیدی از ایمان قلبی برخوردار بوده و در رفتار با ایجاد تعادل میان قوای متضاد درونی و نیز تقابلات بیرونی و درونی برخاسته از غرایز و محیط بهترین شیوه را در دستیابی به خوشبختی و قرب الی الله برگزیند. از نظر قرآن کسانی که در عقیده، کفر و در عمل، نفاق را برگزیدند از سلامت روانی برخوردار نبوده و دچار بیماری روانی هستند: «فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا».(بقره: ده) روان رنجوری تنها در رفتار نیست بلکه در عقیده و ایمان نیز راه می یابد. ازآنجایی که تعادل شخصیت یعنی تعادل فرد در ایمان به خدا و عمل صالح، پس عدم تعادل در هر یک از آن دو موجب «روان رنجوی» فرد بوده و فرد از سلامت روانی برخوردار نخواهد بود.(مجمع البیان، ج یک، ص چهل وهفت)
نشانه های سلامت روان سلامت روان آن چنان که پیش از این گفته شده، تنها سلامت در رفتار نیست بلکه یکی از نشانه های سلامتی روان، سلامتی رفتار است. بنابراین کسانی که از توحید و ایمان درستی برخوردار نیستند همانند کافران و منافاقان حتی مؤمنان ضعیف الایمان، از رنجوری روان برخوردارند. این رنجوری خود را در مظاهر بیرونی و رفتاری و واکنش های عملی به خوبی نشان می دهند. وجود اضطراب، ترس، نگرانی، وسوسه و افسردگی، همه نشانه ای از روان رنجوری فرد دارد (بهداشت روان، ص سی ودو) این نشانه ها خود را در دو صورت فردی و اجتماعی بازتاب می دهد.
ما در اینجا به برخی از نشانه های سلامت روانی از منظر قرآن اشاره می کنیم تا افزون بر یافتن نشانه های منفی به نشانه های اثباتی سلامت روانی در برابر رنجوری آن اشاره داشته باشیم.


ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 1 آبان 1392برچسب:, توسط غلامی
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک