مشاوره دبیرستان شهید بهشتی نورآباد دلفان
 
علت هر شکستی، عمل کردن بدون فکر است

ورود اعضا:

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 654
بازدید کل : 166883
تعداد مطالب : 219
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1



Alternative content




فرصتی مجدد برای ثبت نام کنکور

یکتر حسین توکلی در گفت‌وگو با ایسنا، با اشاره به ثبت‌نام از داوطلبان رشته‌های با آزمون کنکور 93، از 16 تا 29 مهرماه سال 92، گفت: داوطلبان‌ متقاضی‌ ثبت‌نام‌ آزمون‌ سراسری‌ برای‌ پذیرش دانشجو در دوره‌های‌ روزانه‌، نوبت دوم، نیمه حضوری، مجازی و بین‌الملل دانشگاه‌ها و موسسات‌ آموزش‌ عالی، دانشگاه‌ پیام‌ نور و موسسات‌ آموزش‌ عالی‌ غیرانتفاعی‌ و غیردولتی‌ سال 93 و رشته‌های تحصیلی با آزمون دانشگاه آزاد اسلامی که در مهلت قبلی موفق به ثبت‌نام نشده‌اند، می‌توانند از روز شنبه سوم اسفندماه از طریق سایت اینترنتی سازمان سازمان سنجش به نشانی www.sanjesh.org نسبت به ثبت‌نام خود اقدام کنند.
وی با بیان اینکه مرحله دوم ثبت‌نام آزمون سراسری سال 93 تا روز سه‌شنبه ششم اسفندماه ادامه خواهد داشت، اظهار کرد: داوطلبانی که پیش از این نسبت به ثبت‌نام اقدام کرده‌اند، مجاز به ثبت‌نام مجدد نیستند، اما می‌توانند در زمان اعلام شده نسبت به مشاهده اطلاعات ثبت‌نامی و در صورت نیاز ویرایش اطلاعات ثبت‌نامی خود اقدام کنند. توکلی خاطر نشان کرد: اطلاعیه تکمیلی ثبت‌نام در نشریه پیک سنجش روز دوشنبه، 18 بهمن‌ماه درج خواهد شد.


نوشته شده در تاريخ سه شنبه 24 دی 1392برچسب:, توسط غلامی
مشاوره تحصیلی در مدارس لنگ می‌زند!
 
12 میلیون و 300 هزار دانش‌آموز، صد هزار مدرسه و مشاوران تحصیلی که براساس اعلام آموزش و پرورش تعدادشان در خوشبینانه‌ترین حالت به 20 هزار نفر می‌رسد. اگر تعداد کل دانش‌آموزان را به تعداد مشاوران حاضر در مدارس تقسیم کنیم عددی به دست می‌آید که گویای کمبودی بزرگ است؛ حدود ‌600.
 
 
 
600 یعنی به ازای این تعداد دانش آموز در کشور یک مشاور تحصیلی وجود دارد که اگر جمعیت هر مدرسه را به طور متوسط 120 دانش آموز در نظر بگیریم به هر پنج مدرسه یک مشاور می رسد. از این لحاظ میان شهرهای بزرگ و کوچک نیز تفاوت ملموسی وجود ندارد و حتی در شهرهای بزرگی چون تهران که جمعیت دانش آموزی اش بیشتر از بقیه نقاط است، کمبودها شدیدتر است. پرس و جوی جام جم از چند مدیر مدرسه در تهران این وضع را تائید کرد. در دو مدرسه در غرب و جنوب تهران نیرویی به نام مشاور وجود ندارد و اگر دانش آموزان با مشکلات تحصیلی یا عاطفی درگیر شوند آن را با معلم یا مدیر مدرسه در میان می گذارند. یکی از این مدیران خاطره دانش آموزی را تعریف می کند که به علت برخی مشکلات خانوادگی، پرخاشگری غیرقابل کنترلی داشت و چون اولیای مدرسه برای مهارش راه حلی نداشتند او را به یک مرکز مشاوره معرفی کردند. وضع در مورد مشکلات تحصیلی دانش آموزان نیز اغلب به همین شکل پیش می رود و این معلمان، مدیران یا معاونان مدرسه هستند که می کوشند در حد توان گرهی از مشکلات دانش آموزان باز کنند. اما در مدارسی که کادر آموزشی، وقت یا تخصص ارائه خدمات مشاوره ای به دانش آموزان را ندارند، وضع برای شاگردانی که بویژه در دوره متوسطه نیاز مبرم به راهنمایی تحصیلی و هدایت شغلی دارند، سخت تر می شود.

کیفیت مهم تر از کمیت
این که به هر 615 دانش آموز، یک مشاور برسد یا این که تعداد قابل توجهی از دانش آموزان در دوره تحصیل خود حتی یک بار نیز حضور مشاور در مدرسه را تجربه نکنند به اندازه کافی جای تامل دارد. اما مهم تر از تعداد، کیفیت کار و میزان بهره وری آن 20 هزار نیرویی است که هم اکنون با حکم مشاوره در مدارس فعالیت می کنند.
مدیر یکی از مدارس متوسطه شهرری در گفت وگو با جام جم از مدرسه اش می گوید که مشاور تحصیلی هفته ای سه بار در آن حاضر می شود و در مورد رشته های تحصیلی دانشگاهی و مشاغلی که دانش آموزان می توانند در آینده داشته باشند، حرف می زد، اما به اعتقاد او کارایی این نیرو می توانست بیشتر از آنی که هست باشد.
این مدیر که تجربه همکاران دیگرش در چند مدرسه این منطقه را نیز نقل می کند، معتقد است بیشتر نیروهایی که به عنوان مشاور به مدارس می آیند تحصیلات مرتبط ندارند و اگر رشته تحصیلی مرتبط با مشاوره دارند عملکرد قابل توجهی نداشته و در برخی موارد، بودنشان با نبودشان فرق زیادی ندارد.
در واقع این مدیر به یک مشکل عمده اشاره دارد و آن چینش نامناسب نیروهای آموزش و پرورش در سال های اخیر است، به نحوی که از یک سو در بخشنامه ها تاکید می شود اولویت جذب نیروهای مشاور با دارندگان مدارک تحصیلی راهنمایی و مشاوره، علوم تربیتی و مدیریت و برنامه ریزی آموزشی( با دست کم 15 سال سابقه خدمت) است، اما در عمل به علت کمبود نیروی متخصص، افرادی با رشته های غیرمرتبط و تجربه کمتر در این پست ها قرار می گیرند.

فراز و نشیب های مشاوره

نقش مشاوران در هیچ دوره ای در آموزش و پرورش آن طور که انتظار می رود، نبوده است. نام مشاور اولین بار سال 37 خورشیدی با نام آموزش و پرورش گره خورد؛ آن زمان که مسئولان در تدارک مقدمات کار بودند و تا سال های ابتدایی دهه 50 به دنبال تربیت نیرو در دانشگاه ها و تهیه شرح وظایف مشاوران و جاانداختن این طرح در سیستم بودند.
پس از انقلاب نیز این کار متوقف نشد، اما شکل و شمایل کار به سمت سیستم معلم ـ مشاور حرکت کرد، یعنی به کارگیری نیروهایی که هم به تدریس و هم به مشاوره می پرداختند. اما پس از مدتی این برنامه متوقف شد و مربیان پرورشی به کار گرفته شدند. با این حال این وضع زیاد ادامه نیافت و در میانه دهه 60، هسته های مشاوره و راهنمایی بار دیگر در مناطق آموزش و پرورش ایجاد شد و این شرایط ادامه پیدا کرد تا امروز که نظام آموزشی کشور به دنبال ارائه خدمات تخصصی مشاوره در مدارس است البته در همه این سال ها، خدمات مشاوره ای که آموزش و پرورش بر آن تاکید داشته از نوع مشاوره تحصیلی است نه مشاوره های روان شناسی و خانوادگی، در حالی که دانش آموزان امروز که به علت شرایط خاص زندگی اجتماعی یا با انواع آسیب های روانی درگیرند یا در معرض این آسیب ها قرار دارند، به مشاوره های روان شناسی نیز به اندازه مشاوره های تحصیلی نیاز دارند.

نبود مشاور یعنی نبود برنامه
البته تمرکز آموزش و پرورش بر مشاوره تحصیلی تاکنون سبب ارائه خدمات مشاوره ای مطلوب در همه مدارس نشده، حتی در همه این سال ها همه مدارس موفق به بهره مندی از خدمات مشاوران نشده اند که وجود فقط 20 هزار مشاور در مدارس آن هم در شرایطی که بیش از صد هزار مدرسه در کشور وجود دارد، شاهد خوبی بر این ماجراست. اما نبود مشاور تحصیلی در مدارس موضوعی نیست که بشود با ساده انگاری از کنارش گذشت.
امیر زنده نام، از مشاوران تحصیلی آموزش و پرورش معتقد است مدرسه ای که مشاور تحصیلی ندارد به این معناست که برای دانش آموزان برنامه ریزی تحصیلی ندارد و این یعنی دانش آموزان در این مدرسه کسی را ندارند که در مسیر تحصیل راهنمایشان باشد.
او در گفت وگو با جام جم توضیح می دهد یک مشاور تحصیلی می تواند در طول سال، حجم درس ها را طوری برای دانش آموزان خرد کند و به نحوی برای آنها برنامه ریزی کند که در نهایت به موفقیت تحصیلی آنها منجر شود و مشخص است وقتی مدرسه ای از وجود چنین نیرویی بی بهره باشد این فرآیند اتفاق نمی افتد. البته زنده نام، میان پشتیبان تحصیلی و مشاور تحصیلی تفاوت قائل می شود و توضیح می دهد: مشاور، کار پزشک را می کند و پشتیبان کار پرستار را.
در مدارس کشور مشاوران بیشتر در قالب پشتیبان عمل می کنند، درست مثل بیماری که قادر به مراقبت از خود و اجرای دستورات پزشک نیست و بدون این که تلاشی کند به پرستار متکی می شود. در واقع او به این نکته اشاره دارد که چون مشاوران تحصیلی در مدارس، کمتر راهکار تحصیلی ارائه می کنند و در عوض بیشتر وارد حیطه کار ناظم مدرسه می شوند نمی توانند نقش واقعی خود را درروند تحصیلی دانش آموزان ایفا کنند. آنچه روی کاغذ به عنوان شرح وظیفه برای یک مشاور تحصیلی تعریف شده شامل ارائه مشاوره های موثر برای انتخاب رشته و راهنمایی شغلی است، همچنین بررسی افت تحصیلی دانش آموزان، آموزش شیوه های صحیح مطالعه، روش های بهسازی حافظه و کاهش اضطراب امتحان می شود.
بی شک اگر مشاور تحصیلی در عرصه عمل به انجام این وظایف متعهد نباشد، به نیرویی تبدیل می شود که به زعم برخی مدیران بود و نبودشان در مدرسه فرق چندانی ندارد.

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 17 دی 1392برچسب:, توسط غلامی
دانشگاه‌ فرهنگیان در کنکور ۹۳ دانشجو می‌پذیرد
 
 
سرپرست دانشگاه فرهنگیان گفت: دانشگاه فرهنگیان در کنکور 94ـ93 دانشجو پذیرش خواهد کرد و جزئیات آن در دفترچه دوم کنکور اعلام خواهد شد.
 
 
دانشگاه‌ فرهنگیان در کنکور ۹۳ دانشجو می‌پذیرد
محمود مهرمحمدی سرپرست دانشگاه فرهنگیان در گفت‌وگو با فارس، درباره جذب دانشجو در کنکور سال آینده در دانشگاه فرهنگیان اظهار داشت: دانشگاه فرهنگیان در کنکور 94ـ93 دانشجو پذیرش خواهد کرد و جزئیات آن در دفترچه دوم کنکور اعلام خواهد شد.
* فعالیت ۱۱۰۰ نفر در دانشگاه فرهنگیان به عنوان کادر آموزشی
مهرمحمدی در زمینه ساماندهی اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان گفت: در دانشگاه فرهنگیان بالغ بر 1100 کادر آموزشی داریم که از مدرسین باسابقه مراکز تربیت معلم بوده و مشغول به خدمت هستند.
وی ادامه داد: تلاش‌مان بر این است که زمینه تبدیل وضعیت این تعداد مدرسان را به هیئت علمی فراهم کنیم؛ در این زمینه دانشگاه فرهنگیان مثل هر دانشگاهی باید از آیین‌نامه استخدامی اعضای هیئت علمی تبعیت کند که با رایزنی‌هایی که با مدیران وزارت علوم، تحقیقات و فناوری صورت می‌گیرد، تلاش می‌کنیم زمینه‌های لازم را فراهم کنیم تا در این راستا شرایط دانشگاه فرهنگیان به عنوان دانشگاهی که کادر آموزشی مأموریت ویژه تربیت معلم را دارند، لحاظ شود.
وی تأکید کرد: به هر میزان که موفق شویم مدیران وزارت علوم را متقاعد کنیم بیشتر خواهیم توانست ساماندهی کادر موجود آموزشی را به شکلی که مطلوب و مراد خودمان است، پیش ببریم؛ یعنی اینکه همه آنها را به هیئت علمی تبدیل کنیم.

*معاونت فرهنگی مکلف به تدوین پیش‌نویس فعالیت‌های فرهنگی شده است
 سرپرست دانشگاه فرهنگیان درباره منشور فرهنگی و تربیتی برای دانشجویان و اساتید گفت: هنوز چنین منشوری تهیه نشده است و معاونت فرهنگی مکلف شده است پیش‌نویس منشور فعالیت‌های فرهنگی در دانشگاه فرهنگیان را تدوین کند. وی ادامه داد: این موضوع در اولین جلسه شورای تخصصی معاونت فرهنگی در دستور کار قرار گرفت و سفارش تدوین آن مصوب اولین جلسه شورای تخصصی معاونت فرهنگی است.
*احتمال ایجاد رشته‌های جدید در سطح کارشناسی ارشد
سرپرست دانشگاه فرهنگیان درباره رشته‌های جدید اضافه کرد: احتمال دارد بعضی از رشته‌های مورد نیاز آموزش و پرورش در سطح کارشناسی ارشد برای توسعه حرفه‌ای کادر موجود وزارت آموزش و پرورش یعنی فرهنگیان مثل «مدیریت آموزشگاهی» و «تکنولوژی آموزشی» را بتوانیم دایر کنیم البته باید بتوانیم استانداردهای وزارت علوم را برای دایر کردن این رشته‌ها بگیریم.
وی ادامه داد: اگر موفق شویم این رشته‌ها را در سطح کارشناسی ارشد دایر خواهیم کرد و در غیر این صورت در سطح کارشناسی همان رشته‌های 16گانه قبلی خواهد بود.

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 15 دی 1392برچسب:, توسط غلامی
فرمول مطالعه شب امتحان
نويسنده: ديويد جي في٭

يكي از موضوع‌های رايج در دانشگاه‌هاي امروز اين است كه دانشجويان براي آزمون‌ها مطالعه مي‌كنند و استادان نيز آنان را به انجام مطالعه و تحقيق تشويق مي‌كنند. انتظار است بسياري از استادان دانشگاه از اين توصيه كه «به دانشجويان نگوييد درس بخوان» وحشتزده شده و از آن به‌عنوان حكم كجروي از روش‌هاي آموزشي ياد كنند. هر اندازه استادان براي ضرورت مطالعه قبل از امتحان استدلال كنند، دانشجويان به اندازه كافي مطالعه نمي‌كنند.
قطعاً اگر دانشجو مطالعه كند، سيستم تحصيلي نتايج بهتري خواهد گرفت اما عبارت «براي امتحان مطالعه كنيد» كه در بسياري از موارد نشانه شيوه مسئوليت دانشگاهي است، در حقيقت دانشجويان را ترغيب مي‌كند تا رفتارها و گرايش‌هايي كه مخالف با هدف معنوي توسعه و يادگيري عقلاني است از خود بروز دهند.
به‌جاي آن‌كه به دانشجويان بگوييم براي امتحان مطالعه كنيد، بايد بگوييم به منظور يادگيري و دريافتن مطالعه كنيد. گاه اين ديدگاه وجود دارد كه به دانشگاه مي‌رويد تا مدرك بگيريد و شغلي داشته و کسب درآمد کنید.
به همين نحو، شما اين دوره را مي‌گذرانيد تا نيازهايتان تأمين شود و فعاليت‌هاي مربوط به ترم تحصيلي را انجام داده و تمام مفاد امتحاني را مطالعه مي‌كنيد تا دوره را با موفقيت به پايان رسانده و مدرك بگيريد. همه چيز به معناي يك پايان است، مقصد بالاتري وجود ندارد.
هنگامي كه به دانشجويان مي‌گوييم براي امتحان مطالعه كنيد يا بر انجام آن تأكيد مي‌كنيم آنان بهتر از پس آزمون‌هاي درسي برمي‌آيند، به اين ترتيب مقتدرانه روش فكر كردن را روي آن‌ها مي‌بنديم. در صورتي كه استادان همگی در مورد وسيله‌گرايي گلايه مي‌كنند، ما و سيستم يكپارچه را به انجام چنين رفتاري تشويق كرده و راه را تسهيل مي‌كنند.
از يك سو، به دانشجويان مي‌گوييم فراگيري دانش را به‌خاطر خود دانش انجام دهند و از سوي ديگر، به آنان مي‌گوييم بهتر است اين مطلب يا آن مطلب را بدانند يا بهتر است يادداشت بردارند يا بهتر است كتاب مطالعه كنند چرا كه در امتحان بعدي حتماً از آن بخش‌ها سؤال خواهد آمد و چنانچه به اين توصيه‌ها عمل نكنند، آنان در امتحان درسي قبول نخواهند شد.
اين نوع گفت‌و‌گوها با دانشجويان فرايند تحقيقي عقلاني، كاوش علمي و حاصل دانشي است كه از فعاليت سودمند به‌دست آمده است. (روشي كه براي موفقيت حتمي در آزمون بعدي طراحي شده است).
باتوجه به آنچه گفته شد، خيلي غافلگيركننده نيست اگر دانشجويان بپرسند آيا اين يا آن مطلب در امتحان خواهد آمد يا خير يا اين‌كه آيا لازم است فلان مطلب را بدانند و براي آزمون بعدي آن را مطالعه كنند؟ يا اين سؤال كه در ابتداي اولين كلاس هنگام آشنايي با استاد از او مي‌پرسند، آزمون نهايي چگونه خواهد بود؟ اين سيستم با چنين كاركردي با آزمون نهايي پايان ترم به اوج خود مي‌رسد. ما حتي تا جايي پيش مي‌رويم كه هفته خاصي را براي برگزاري آزمون‌هاي پايان ترم اختصاص مي‌دهيم.
اين روش دانشجويان را تشويق مي‌كند با شتاب خود را براي امتحانات آماده كنند و هر آنچه لازم است تا براي امتحان بدانند در مغز خود ذخيره كنند، خواب را بر خود حرام كنند و هيچ اوقات فراغتي نداشته باشند تا بتوانند تمام جزوات ترم را به‌طور كامل مطالعه كنند و انبوهي از اطلاعات را به‌خاطر بسپارند. در حالي كه اين روش سنتي انجام تكاليف بايد دانشجويان را آماده سازد تا در كشمكش‌هاي ناخوشايند و اجتناب ناپذير فعاليت‌هاي بزرگسالي با آن مواجه شوند كه بعيد به نظر مي‌رسد در فرايند يادگيري تأثيري داشته باشد.
بر اساس تحقيقاتي كه درباره آموزش علوم انساني انجام شده، مطالب ياد گرفته شده در بزرگسالي زماني به‌كار مي‌رود كه يادگيري و انتقال هر دو با هم انجام شود. مطلبي كه بيشتر از دو هفته قبل از امتحان پايان ترم «فراگرفته شده باشد»َ بيشتر در حافظه انسان مي‌ماند.
قدرت انتقال مفاهيم بيش از دانش براي فهم،‌ درك و تحليل بعدي براي دانشجو كاربرد دارد. بر اساس اين تعريف، يادگيري در دوره‌هاي دانشگاه جايگاه کاربردی نخواهد داشت.
يكي از دلايل اين است كه دانشجويان مطالعه را با امتحان برابر مي‌دانند. مطالعه بسياري از دانشجويان براي امتحان همان مطالعه شب امتحاني است. تحقيقات زيادي نشان مي‌دهد يادگيري در كوتاه مدت نمي‌تواند فراگيري و انتقال مفاهيم را به دنبال داشته باشد.
به هرحال اگر نتيجه مثبتي از يادگيري كوتاه مدت به دست آيد تنها در نمراتي خواهد بود كه براي هر درس كسب مي‌شود. بنابر اين تا زماني كه نمرات آزمون‌هاي پايان ترم تعيين‌كننده باشد، دانشجويان تنها براي موفق سپري كردن دروس مطالعه مي‌كنند و به ندرت چيزي ياد خواهند گرفت.
يكي از دلايل ياد نگرفتن بسياري از واحدهاي درسي كه دانشجويان قبلاً آن‌ها را گذرانده‌اند همين خواندن‌هاي شب امتحاني است چرا كه گذراندن واحد درسي با يادگيري آن به يك معنا نيست.
در عوض، در ساختاري كه ما به وسيله آن دانشجويان را ارزيابي مي‌كنيم دو رويكرد اساسي بايد وجود داشته باشد: ارزيابي سازنده و ارزيابي موثق و معتبر كه با استفاده هر دو آن‌ها مي‌توانيم به سوي فضاي سالم يادگيري پيش رويم لذا بايد از آزمون‌ها و مطالعات متناوب براي پاس كردن امتحانات درسي خودداري شود. ارزيابي‌هاي سازنده به دانشجويان اين امكان را مي‌دهد تا توانايي‌ها و قدرت تشخيص خود را ارتقا دهند.
به اين ترتيب آن‌ها با ارزيابي، فعاليت‌هاي آموزش و يادگيري را با هم تركيب مي‌كنند. گاهي اوقات به اين فعاليت‌ها، تكنيك‌هاي ارزيابي همكلاسي‌ها گفته مي‌شود و لازم نيست حتماً نمرات رسمي براي آن‌ها در نظر گرفته شود بلكه فرصتي است كه در اختيار دانشجويان قرار مي‌گيرد تا بعد از انجام كامل تكليفي كه برعهده شان گذاشته شده دريابند كه در كدام ابعاد خوب هستند و در كدام بخش‌ها لازم است بيشتر تمرين كرده و پيشرفت كنند.
ساختار‌هاي معتبر به دانشجويان اين فرصت را مي‌دهد تا توانايي هايشان را در زمينه زندگي واقعي به نمايش بگذارند. كمال مطلوب آن است كه عملكرد دانشجو با توجه به توانايي او در به خاطر سپردن عبارات و اصطلاحات ارزيابي نشود بلكه توانايي وي در استفاده از ابزار‌هاي نظم دهنده مورد توجه قرار گیرد. مثلاً برگزاري آزموني كه به‌صورت « open book» برگزار مي‌شود به‌عنوان جعبه ابزاري عمل مي‌كند كه دانشجويان مي‌توانند از آن استفاده كنند. قضاوت حرفه‌اي يا نظم دهنده بر اساس توانايي انتخاب بهترين و مؤثرترين ابزار براي حل مسأله است. اگر آمادگي وجود داشته باشد،بر اساس مرور ساختارهاي سازنده‌اي است كه در ارزيابي‌هاي گذشته نمراتي براي آن درج شده است.
همه اين فعاليت‌ها به آموزش و پرورش معنا مي‌بخشد، برخي كالج‌هاي روشنفكر در حالي كه لزوماً با اين رويكردهاي ارزيابي هماهنگ نشده‌اند، تا به امروز دريافته‌اند آزمون‌هاي پايان ترم نقشي در ارتقا فراگيري دانشجويان نخواهند داشت. براي مثال ممكن است استادان دانشگاه هاروارد، از آزمون‌هاي پايان ترم براي محك زدن دانشجويان استفاده كنند، اما تعداد استاداني كه از تكنيك‌هاي جايگزين براي ارزيابي دانشجويان استفاده مي‌كنند رو به افزايش است. اما نبايد به اين بسنده كنيم. اميدي نيست كه سيستم آموزش از مدل جديدي بهره بگيرد و تحصيلات عاليه بهترين جايگاه براي شروع است چرا كه استادان مقاطع بالاتر تحصيلي انعطاف پذيري براي تجربه كردن اشكال جايگزين تكنيك‌هاي آموزشي نسبت به معلمان دوره‌هاي ابتدايي و مقاطع بالاتر دارند.
ما مي‌توانيم از اين فرصت‌ها استفاده كرده و روش متفاوتي ارائه كنيم تا دانشجويان با اين روش جديد مطالعه كرده و ياد بگيرند و دانش بياموزند. بله، غول «مطالعه براي امتحان» به اندازه كافي رشد كرده اما هنوز دير نيست كه آن را از بين ببريم و بر آن فائق آييم.

٭مترجم: مهسا خادم المله
استاد روانشناسي از دانشگاه فلوريداي شمالي


روزنامه ايران

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 11 دی 1392برچسب:, توسط غلامی
 
رفتارهای پر خطر در جوانان
 
 
 
برخی از رفتارها که تاثیرات مستقیم و غیر مستقیم عمیقی بر سلامت فرد و جامعه می گذارند و عواقب منفی در بردارند " رفتارهای پر خطر " می نامند .
 
 
رفتار های پر خطر در جوانان
مقدمه:
رويكرد نوين و بين‌المللي ارتقاي سلامت برخاسته از نياز تاريخي به تغييرات بنيادي در راهكارهاي دستيابي به سلامتي كامل بوده و به منظور تأمين، حفظ و ارتقاي سلامت بوجود آمده است. در زمانهاي گذشته دغدغه اصلي متوليان سلامتي مردم، بيماريهاي عفوني بود و آنها با تنها راهكار مؤثري كه به ذهنشان خطور مي‌كرد يعني تقويت مقاومت مردم از طريق واكسيناسيون سعي در حل مشكلات بهداشتي و سلامتي مردم را داشتند. ليكن در دوره‌هاي بعدي مشكلات و دغدغه ديگري مطرح گرديد كه ناشي از شرايطي بود كه مردم بر اثر ورود به دوره صنعتي با آنها مواجه ‌شدند.
تحولات فرهنگي، جمعيت شناختي، سياسي و ريشه شناسي بيماريها و مشكلاتي نظير بيماريهاي رواني،‌ انواع سرطانها، حوادث و سوانح، بيماريهاي قلبي- عروقي و استعمال دخانيات ديگر مربوط به ويروسها و باكتريها نبوده و با تقويت مقاومت افراد و تجويز دارو قابل پيشگيري و درمان نبوده و نياز به راهكارهاي جديد احساس مي‌شد. درواقع جنبش نوين ارتقاي سلامت در پاسخ به اين نياز مطرح شده است. براساس رويكرد ارتقاي سلامت، مردم مي‌بايست به نوعي توانمند شوند كه بتوانند مسووليت سلامتي خود را بپذيرند و شيوه زندگي سالمي را اتخاذ نمايند. به عبارت ديگر، توانمند سازي افراد و گروهها جهت اتخاذ شيوه زندگي سالم راه رسيدن به سلامت و ارتقاي آن است. برخی از رفتارها که تاثیرات مستقیم و غیر مستقیم عمیقی بر سلامت فرد و جامعه می گذارند و عواقب منفی در بردارند " رفتارهای پر خطر " می نامند . در صورت ثبات این رفتارها در شخصیت فرد ، سبک زندگی او ناسالم نامیده می شوند.
رفتارهای پر خطر سنین نوجوانی و جوانی عمدتا شامل استعمال دخانیات ، اعتیاد و سوء مصرف مواد ، رفتارهای مرتبط با صدمات و جراحات ( مثل خشونت ) ، رفتارهای جنسی ناسالم ، الگوهای ناسالم تغذیه و الگوی تحرک کم بدنی می باشند. شناخت این الگوهای رفتاری غلط و اجتناب از بروز این رفتارها و یا تداوم این رفتارها در نوجوانان و جوانان منجر به فراهم شدن زندگی سالم و کسب سلامتی و توانمندی این گروه خواهد شد . در این مجموعه سعی شده است رفتارهای پر خطر به اجمال توضیح داده شود.

استعمال دخانیات ( سیگار):
سیگار یکی از تهدید کننده های جدی سلامت است که سالانه حدود 5 میلیون نفر را در سطح جهان به کام مرگ می کشد و حاصلی جز به هدر رفتن منابع اقتصادی و بیماریهای خطرناک در پی ندارد. در ایران حدود 15 میلیون نفر به مصرف آن روی آورده اند . گرایش به سیگاری شدن ، به سرعت در بین نوجوانان در حال افزایش است . داشتن اطلاعات لازم در زمینه عواقب و آثار مصرف سیگار و سایر دخانیات و اطلاعاتی در زمینه چگونگی حفاظت فرد شاید گامی باشد در جهت کمتر شدن گرایش نوجوانان و جوانان در این خصوص که در این بخش به آن پرداخته خواهد شد.

اثرات سیگار بر سلامت :
 گازها ، بخارات و ذرات موجود در دود سیگار با گازها و بخارها و ذرات موجود در هوا تفاوت دارند. شخص معتاد به سیگار ، علاوه بر گازهای موجود در هوا – مقدار زیادی از گازهای حاصل از سوختن سیگار را نیز به درون ریه خود می کشد. گاز دی اکسید نیتروژن و منو اکسید کربن دو نوع از این گازها هستند که بسیار خطرناکند. گاز دی اکسید نیتروژن (2NO ) در دود خودروها نیز وجود دارد. اگر چه در دود سیگار مقدار اندکی از این گاز وجود دارد اما همین مقدار موجب صدمه دیدن بدن انسان می شود. گاز خطرناک منو اکسید کربن نیز در دود سیگار وجود دارد. تحقیقات نشان می دهد که در خون یک فرد سیگاری ، 5 تا 10 درصد منو اکسید کربن وجود دارد. ذرات جامد در دود سیگار همان هایی هستند که از سوختن توتون حاصل می شوند. این ذرات و گازها با همان تشکیل ترکیبی قهوه ای رنگ را می دهند که " قطران" نامیده می شود و همین ماده باعث زرد و تیره رنگ شدن انگشتان و دندان های وی می شود. قطران دارای بیش از 10 نوع ماده سرطان زاست.

v تاثیر سیگار بر سلامت جسمی :
وقتی که فرد سیگار می کشد ، مواد و ذرات تنباکو به داخل مجرای تنفسی و ریه های او هدایت می شود و به آنها آسیب می رساند. کشیدن تنها یک سیگار توسط نوجوان ، باعث می شود حرارت پوستش پایین افتد، جریان قلبش سریعتر شود و فشار خونش بالاتر رود . در صورت کشیدن سیگارهای بعدی ، دهانش بد بو شده ، دندان هایش به تدریج زرد شود، لطافت و شادابی چهره اش از بین برود و در ادامه دچار چین و چروک اطراف دهان و کاهش درخشندگی چشم ها شده و بسیاری از دستگاههای داخلی بدنش آسیب ببیند.
به طور خلاصه می توان گفت که مهمترین آثار زیانبار توتون از این قرارند:
* افزایش سرعت ضربان قلب
* افزایش فشار خون
* کاهش قابلیت تغذیه و اکسیژن رسانی ماهیچه قلب
* افراد سیگاری بیشتر از سایر افراد می شوند و کمتر از سایر افراد عمر می کنند
* فرد سیگاری با کشیدن با هر نخ سیگار به طور متوسط 5/5 دقیقه از عمرش را از دست می دهد.

v تاثیر سیگار بر بهداشت روانی :
وابستگی روانی ( اعتیاد ) به مصرف دخانیات را می توان از مهمترین پیامد های روانی آن دانست . اگر چه استفاده از دخانیات ( به دلیل وجود نیکوتین ) موجب آرامش کاذب می شود ولی این موضوع باعث می شود که فرد نتواند آن را به راحتی کنار بگذارد . این عادت روانی باعث می شود که شخص تصور کند که مصرف دخانیات عامل محرکی برای انجام کارها و رفع خستگی می باشد. اگر چه خستگی با جوانی همساز نیست و نیروی سر شار این مرحله از زندگی باید مانع از تجربه خستگی باشد ولی زمینه های بروز خستگی ( از جمله افسردگی و اضطراب ) می تواند تصور عملکرد خستگی زدایی سیگار را در کودکان و نوجوانان تقویت کند.

مقابله با وسوسه سیگار کشیدن
تحقیقات متعدد نشان داده است که ترک و درمان مصرف دخانیات دشوار و زمان بر است. بنابر گزارش مجله پزشکی مجله پزشکی پیشگیری ا ز بیماریها در امریکا ، تنها 5/1 درصد نوجوانانی که سیگار را به طور تفننی مصرف کرده اند توانسته اند ، با موفقیت آن را ترک کنند. توصیه های زیر می تواند در پیشگیری مصرف دخانیات ، در کودکان و نوجوانان راه گشا باشد: کسب مهارتهای زندگی :مهارت های مقابله با استرس ، خشم ، مهارتهای ارتباط و سازگاری با دیگران ، دوست یابی ، اظهار وجود و ارتباط موثر سالم ، حل کردن مسایل و مشکلات و " نه" گفتن را بیاموزید و به کار ببندید.

شرکت در فعالیت های اجتماعی : تشکیل گروه های مقابله با دخانیات در محله یا مدرسه و انجام تبلیغات در این زمینه ، مشارکت در گروه های حافظ محیط زیست ، مبارزه با آلودگی هوا ، جمعیت های امدادی مانند حلال احمر و عضویت در موسسات خیریه از نمونه فعالیت های اجتماعی است که می تواند به قوام شخصیتی شما و تقویت سپر محافظت شما در برابر سیگار کمک به سزایی بکند. انجام فعالیت های جایگزین : ورزش ، فراگیری مهارت های فنی و حرفه ای ، اشتغال به صنایع کوچک خانگی ، سرگرمی های فکری و .... از شما یک نیروی مولد می سازد تا نیازی به سیگار کشیدن نداشته باشید.

اعتیاد و سوء مصرف مواد:
 " اعتیاد " یعنی وابستگی به مواد؛ این مواد شامل همه ترکیباتی است که باعث تغییر کار کرد مغز به صورت هیجان ، افسردگی ، رفتار نابهنجار و عصبانیت یا اختلال یا اختلال در قضاوت و شعور بشود. " وابستگی" یعنی تمایل شدید فرد به ادامه مصرف یک ماده ؛ وابستگی باعث بروز برخی رفتارها و حالت های غیر عادی زیر در فرد می شود : · فرد وابسته برای رسیدن به حالت نشئه مجبور است ، به تدریج مقدار ماده مصرفی را افزایش دهد.( تحمل) · فرد وابسته، در صورت عدم مصرف ماده، به عوارض ناراحت کننده ای دچار می شود که به آن " خماری " می گویند . ( ترک) · به تدریج نسبت به آداب و مسئولیت های خانوادگی و اجتماعی خود بی تفاوت می شود. · فرد وابسته گاهی به ترک ماده تمایل پیدا می کند ، اما نمی تواند آنرا ترک کند.
" سوء مصرف مواد " بدین معنا است که اگر چه فرد نسبت به مواد اعتیاد ندارد ، ولی آن را مصرف می کند یعنی : · استفاده از ماده ای که مصرف آن غیر قانونی است.
· استفاده از ماده ای که مصرف آن باعث بروز تغییرات روحی در فرد می شود.
· استفاده از ماده ای که به خود فرد یا دیگران ضرر می رساند. ( مثال : مصرف تریاک در کشور ما غیر قانونی است ، پس حتی یکبار کشیدن آن سوء مصرف است . مصرف حشیش باعث به هم خوردن شعور فرد می شود، پس کشیدن سوء مصرف است.
مصرف مشروبات الکلی ، گاهی باعث بروز عصبانیت و پرخاشگری می شود، پس نوشیدن آن سوء مصرف است. )

- عوامل موثر در شروع مصرف مواد
 به دنبال شرایط زمینه ساز ، عواملی وجود دارند که در شروع مصرف مواد تاثیر دارند و لازم است فرد آمادگی لازم برای مقابله با چنین شرایطی را داشته باشد . این آمادگی ها شامل توانایی در " نه" گفتن، مهارت مقابله با استرس ، اطلاع از عوارض مصرف مواد و شرکت در فعالیت های اجتماعی سالم می باشد. اگر فردی چنین آمادگی هایی را نداشته باشد ، ممکن است در برخورد با این عوامل با یک اقدام نسنجیده که ناشی از ناپختگی وی می باشد دچار مشکلات بزرگی شود.

× فشار گروه هم سن و سال ( دوستان) : یکی از مهمترین عوامل در شروع مصرف می باشد. افراد مصرف کننده برای اینکه رفتار خود را تاکید کنند، سعی می کنند دوستان خود را وادار به همراهی نمایند. فرد برای اینکه از جمع دوستان طرد نشود ( یک ترس ناخودآگاه ) و نیاز تعلق به جمع را ارضاء نماید ، نمی تواند در مقابل اصرار دوستان مقاومت نماید. فرد باید برای رد چنین پیشنهاد هایی همیشه آماده باشد.

× ارضای کنجکاوی : گروهی از افراد ممکن است درباره دانستن مطالبی راجع به مواد کنجکاو باشند و همین علت در شروع مصرف مواد نقش داشته باشد. بهترین راه برای دانستن مطالب در خصوص این مواد مطالعه کتاب ، پایگاه های اطلاع رسانی الکترونیک ( اینترنت) و مراجعه به سازمان های مرتبط ، مثل سازمان بهزیستی می باشد.
× نا آگاهی از خطرات ناشی از مصرف : بعضی افراد آگاهی لازم را ندارند و درک آنها از احتمال خطرات ناشی از مصرف کمتر از واقعیت است . بنابراین امکان مبادرت به مصرف مواد در آنها افزایش می یابد.
× مقابله با استرس ، احساس بزرگی ، احساس تعلق و ریسک کردن : این عوامل به تنهایی یا در یک همبستگی با یکدیگر ممکن است فرد را در معرض خطر مصرف قرار دهند. در نهایت ، فردی که برای فرار از مشکلات راه غلط را انتخاب می کند، فکر می کند با مصرف مواد فرد بزرگی می شود ؛ از طرد شدن توسط گروه دوستان هراس دارد و نمی تواند خطرات چنین ریسکی را برآورد کند؛ ممکن است به سمت مصرف مواد سوق داده شود.

عوامل موثر در ادامه مصرف
حال موقعی است که فردی ، مصرف را امتحان کرده است . اکنون گاه گاهی و به طور نامنظم مصرف کننده مواد است . او به غلط معتقد است که اراده وی مانع ا اعتیاد وی می شود ( همانطور که در ابتدا گفتیم ، هیچکس قصد معتاد شدن ندارد) . او قبلا به علت عدم رشد مناسب عواطف و عدم رشد شخصیت به این دام افتاده است، اکنون با مصرف مواد تکامل شخصیت وی بیشتر به عقب می افتد و در نتیجه به انکار و دروغ گویی می پردازد. بعضی افراد و عوامل محیطی که فرد را احاطه کرده اند ، ممکن است با عدم واکنش یا حتی همراهی با او باعث شوند که رفتارهای مصرف مواد و اعتیاد وی بیشتر تقویت شود.

عوامل موثر در باقی ماندن
به تدریج ، فرد به مصرف مواد وابسته می گردد. عواطف ، علایق ، تجارب و نگرش های فرد به علت مصرف مواد تغییر می کند. در ارتباط خود با دیگران دچار مشکل می شود و نمی تواند علت این مشکلات و مشکلات دیگر ایجاد شده به علت مصرف مواد را ببیند. کماکان اعتیاد خود را انکار می کند و حتی به صورت هذیانی ( باور غیر ممکن ) معتقد است که توانایی کنترل مصرف خود را دارد. به دنبال آن دوستان خود را از دست می دهد و با خانواده اش مشکلات زیادی می گردد؛ در کار تحصیل ناموفق می شود و احساس تنهایی و انزوا کرده و فشار عاطفی شدیدی را تحمل می کند . در یک چرخه معیوب ، مجددا برای حفظ دوستان جدید ( دوستان مصرف کننده مواد ) و فرار از مشکلات ایجاد شده ، بیشتر در دام گرفتار شده و اصرار به باقی ماندن در این حالت را دارد.
نهایت کار ( نتایج گرفتاری در چرخه معیوب مصرف مواد)
  فرد در دام اعتیاد گرفتار شده و از خانواده و دوستان قدیمی طرد شده است . در کار و تحصیل ناموفق بوده و هزینه های زیادی را برای مصرف مواد صرف می کند. مصرف مواد باعث ایجاد بیماری در وی می گردد و شاید نیاز به بستری در بیمارستان نیز پیدا کند . به علت مشکلات ناشی از مصرف مواد و هزینه های آن ، دچار مشکلات قانونی می گردد و حتی زندان هم دور از انتظار نیست . پیامد نهایی گرفتاری در چنین مسیری می تواند حتی به مرگ نیز بیانجامد.

عوامل محافظت کننده در مقابل اعتیاد
 × عوامل فردی: صفات مثبت شخصیتی ، داشتن مهارت ، باورها و ارزش ها ، موفقیت ها ü عوامل شخصیتی: داشتن اعتماد به نفس بالا و مهارتهای اجتماعی ، علاوه بر کاهش استرس های محیطی ناشی از ارتباط با دیگران باعث توانایی مقاومت در مقابل خواسته های خلاف دیگران و اصرار دوستان برای مصرف می شود. همچنین مهارتهای انطباقی موجب می شود که فرد هنگام برخورد با استرس برای حل مشکلات و تطابق با آن شیوه های مناسبی استفاده نماید.

باورها و ارزش ها: اعتقادات و باورهای راسخ دینی و مذهبی ، فرد را در مقابل مصرف مواد محافظت می کند . نگرش منفی به مواد ، شامل باور به اعتیاد آور بودن و اثرات تخریبی مواد ، احتمال مصرف آن را کاهش می دهد. ü موفقیت ها : موفقیت های تحصیلی ، شغلی و اجتماعی با افزایش اعتماد به نفس ، ایجاد ثبات و هدفمندی در مسیر زندگی و کسب حمایت های لازم ، فرد را از خطر مواد مخدر حفاظت می نماید.

× عوامل محیطی و اجتماعی : خانواده سالم و همبسته ، حمایت کافی اطرافیان ، ضد ارزش بودن مصرف مواد ، دسترسی به خدمات حمایتی – مشاوره ای و درمانی ، عدم دسترسی به مواد 

داشتن خانواده سالم و همبسته : پیوند و تعامل مثبت بین فرد و والدین از سنین کودکی موجب ارضای نیازهای عاطفی – روانی کودک می شود. این افراد با تجربه روابط منطقی و قابل پیش بینی ، کمتر دچار انحرافات شخصیتی می شوند و مهارتهای گوناگونی را که لازمه برقراری روابط سالم بین فردی و اجتماعی است می آموزند و با داشتن حس تعلق و وابستگی ، کمتر احساس تنهایی و انزوا نموده به دامن اعتیاد کشیده نمی شوند.

هشیاری و حمایت خانواده ، مدرسه و اطرافیان : هشیاری و آگاهیوالدین از خطر مصرف مواد مخدر و احتمال اعتیاد فرزندان ، کنترل و مراقبت کافی و تامین حمایت و راهنمایی لازم از طرف خانواده ، مدرسه ، اطرافیان و دوستان سالم و صمیمی ، به هنگام نیاز ، احتمال مصرف مواد و یا سوء مصرف و اعتیاد را کاهش می دهد.

ضد ارزش بودن مصرف مواد : در محیط ها و جوامعی که به وضوح هرگونه مصرف مواد نهی می شود و اعتبار موقعیت فردی ، خانوادگی ، شغلی و اجتماعی افراد مصرف کننده تنزل می یابد ، نگرش منفی افراد به مواد به کاهش شیوع اعتیاد می انجامد.

دسترسی به خدمات : دسترسی به خدمات حمایتی ( هنگام بروز مشکلاتی مانند بی سرپرستی و از دست دادن شغل ) ، خدمات مشاوره ای ( هنگام بروز مشکلات عاطفی یا اتخاذ تصمیمات مهم ) و خدمات درمانی ( برای بیمارانی که تمایل به ترک اعتیاد دارند ) موجب می شود تا عوامل مخاطره آمیزی که فرد ممکن است در طی زندگی با آنها روبرو شود ، تشدید نشوند.
عدم دسترسی به مواد: هر قدر مواد در محیط زندگی فرد نایاب تر و یا گرا نتر باشد احتمال مواجه و مصرف کاهش می یابد.

عوارض مصرف طولانی مدت مواد بر سلامت فرد ، خانواده و جامعه
 مصرف طولانی مدت مواد موجب اختلال در بهداشت و سلامت جسمی و روانی فرد می شود که با بروز بسیاری از بیماریهای مزمن و خطرناک همراه است. به علاوه از آنجا که اعتیاد بیشتر به هنگام ایجاد و ساخت خانواده و در ارزشمند ترین سال های زندگی ، از نظر میزان کارآیی ، رخ می دهد ، مشکلات رفتاری ناشی از اعتیاد بیشترین تاثیر را بر زندگی خانوادگی و شغلی فرد می گذارد. مواد مخدر تنها بر مصرف کننده آسیب نمی رساند بلکه به هر کس که با آن در تماس باشد آسیب می رساند ؛ و زمانی که تعداد معتادان فراتر از حد قابل جبران باشد ، جامعه صدمه می بیند . اعتیاد خسارات و هزینه های بسیاری را به جامعه تحمیل می کند .
بنابراین عوارض ناشی از اعتیاد شامل عوارض فردی ، خانوادگی ، شغلی ، اجتماعی و اقتصادی می باشد.
1) عوارض اعتیاد بر سلامت جسمی و روانی فرد
کاهش وزن ، سوء تغذیه ، اختلالات گوارشی متعدد، آسیب های عضلانی ، اختلالات کبدی و کلیوی ، عفونت های خطرناک ( ایدز ، هپاتیت ، کزاز )، بیماریهای مزمن تنفسی ، اختلالات قلبی – عروقی ، سکته های قلبی و مغزی ، آتروفی مغزی، ناتوانی جنسی و عقیمی ، اختلال خواب ، افسردگی ، اختلالات روانی شدید و پایدار

2) عوارض خانوادگی
 خشونت در خانواده شامل کودک آزاری و همسر آزاری ، غفلت از فرزندان ، مشکلات تحصیلی ، اختلالات روانی و خود کشی فرزندان ، نابسامانی و آشفتگی خانواده ، محدودیت در روابط سالم خارج از خانواده ، افت سطح اقتصادی و اجتماعی خانواده ، بی کفایتی در سرپرستی خانواده ، طلاق
3) عوارض شغلی
  افت اعتبار فردی و موقعیت شغلی، سوانح و حوادث حین کار ، غیبت از کار ، کاهش کارایی ، اخراج و بیکاری.
4) عوارض اقتصادی
خسارات ناشی از کاهش نیروی مولد و افزایش نیروی مصرف کننده جامعه ، هزینه های تحمیل شده به نیروهای انتظامی و جمع آوری امکانات لازم برای مبارزه با جرایم مستقیم و غیر مستقیم ناشی از مواد مخدر ، صرف وقت دادگاه ها و نیروهای قضایی، هزینه نگهداری مجرمین مواد مخدر و معتادان در زندان ها ، هزینه مراکز بازپروری و درمانگاه های ترک اعتیاد، هزینه ها و خسارات ناشی از مراقبت های بهداشتی ثانویه شامل بیمارستانها و درمانگاهها

5) عوارض اجتماعی
ضعف پای بندی به اصول اخلاقی و مذهبی ، انواع جرایم مثل سرقت ، فحشا، خشونت ، تجاوز و قتل، افزایش مشاغل کاذب و بیکاری ، بی خانمی و فقر مهارت های ترک اعتیاد

 v چگونه با دیگران ارتباط برقرار کنیم
 انسان ها همواره نیازمند ارتباط با دیگران می باشند. انسان موجودی اجتماعی است و از دیر باز به دنبال برقراری ارتباط بوده است . ابتدا با دود ، سپس با زبان تصویر و در ادامه زبان ( کلام ) به وجود آمده است . عصر حاضر عصر ارتباطات نام گرفته است که نشان دهنده ، اهمیت روز افزون ارتباط است . ما روزانه 75 درصد اوقات خود را در ارتباط و تماس با دیگران می گذرانیم و به همین دلیل کیفیت زندگی ما وابسته به کیفیت روابط ما با دیگران است. روابط سالم و صمیمی با انسان های دیگران باعث ایجاد آرامش ، آسایش خیال و اعتماد می گردد. زندگی هر شخصی خواه ناخواه دچار مشکلات می گردد و دوره هایی سخت را برای او پیش می آورد .
می توان به هنگام مواجهه با شرایط سخت با داشتن دوستان صمیمی ، خانواده ای گرم و آشنایان دلسوز از بار مشکلات کاست و راه حل هایی برای مشکلات پیدا نمود . پیوندها ، روابط و معاشرت های اجتماعی مانند سپری در برابر ناملایمات از انسان دفاع می کند و او را در برابر گرفتار شدن به اعتیاد حمایت می کند . برای اینکه بتوان از این مواهب بهره مند شد بایستی مهارت هایی را کسب نمود ؛ البته باید توجه داشت مهارت های ارتباطی بر اساس آداب و رسوم و فرهنگ هر جامعه باید در نظر گرفته شود.
برای فراگیری این مهارتها تمرین عملی بسیار حائز اهمیت است ؛ این مهارت را بهتر است نوجوانان و جوانان فرا گیرند و آنها را برای بکار بستن تمرین کنند:
مهارت های اصلی ارتباط با دیگران :
در این قسمت چند نکته که برای بر قراری ارتباط موثر هستند ، بیان می شود :
J به چشمان مخاطب نگاه کنید. نگاه کردن به فرد مخاطب شما هنگام صحبت ، باعث ایجاد حس صمیمیت می گردد.
J از لحن مناسب استفاده کنید. لحن محبت آمیز و مناسب ، افراد را به برقراری ارتباط شفاف تر و بهتر ترغیب می کند ، سعی کنید با صدای آرام و کلمات شمرده صحبت کنید.
J در شروع مکالمه پیشقدم شوید . گاهی برای ایجاد یک ارتباط مناسب با دیگران ، لازم است که پیشقدم شویم . یک هم صحبت پیدا کنید و مکالمه را شروع کنید تا زمینه را برای شروع ارتباط اجتماعی آماده کنید.
J به گوینده نگاه کنید و کاملا به او توجه داشته باشید. سعی کنید به صحبت های طرف مقابلتان گوش دهید . گوش دادن ، به معنی شنیدن نمی باشد . شما در گوش دادن به صحبت ، آگاهانه و با توجه و بدون اینکه به کاری دیگری مشغول باشید ، به سخنان مخاطب گوش می دهید.
J درباره مسائل مشترک صحبت کنید . وقتی با دیگران ارتباط برقرار می کنید، سعی کنید که صحبت های شما شفاف و روشن باشد و در عین حال ، تلاش کنید که درباره مسایل و احساسات مشترک صحبت کنید تا به نقاط اشتراک و تشابهات دست یابید .
J سخن طرف مقابل را قطع نکنید. بی جهت سخن گوینده را قطع نکنید . برای پاسخ دادن منتظر تمام شدن مطلب مخاطب باشید.
J به دیگران هم اجازه صحبت کردن بدهید. در برقراری ارتباط با سایرین، باید بکوشید صحبت دو طرفه باشد و به عبارت دیگر نوبت را در رد و بدل کردن صحبت رعایت کنید تا حس خوشایندی برای پایه ریزی یک ارتباط مستحکم فراهم گردد.
J از سوال استفاده کنید . با مطرح کردن سوالات واضح در صحبت هایتان ، به مخاطب خود انگیزه تداوم این ارتباط و فرصت دادن پاسخ مورد نظر را بدهید.

مهارت های سازگاری با دیگران:
 در این بخش چند روش برای اینکه بتوانید در رابطه ایجاد شده با دیگران پایدار بمانید و سازگاری شما با سایرین افزایش یابد ، مطرح می شود:
J واژه های مودبانه به کار برید. سعی کنید از کلمات مناسب در زمان مناسب استفاده کنید .
J همدلی و همکاری داشته باشید. در انجام کارهای دسته جمعی با دیگران همکاری نمایید. همکاری احساس همدلی و نزدیکی بین افراد به وجود می آورد . سعی کنید ، عقاید ، باورها و احساس دیگران را درک کنید ( همدلی ) تا دیگران هم شما را با تمام ویژگی ها و خصلت ها بپذیرند.
J پایبند اصول مشخص باشید . در ارتباط تان با دیگران از اصول و قواعد مشخص پیروی کنید .
J به دیگران کمک کنید . در انجام کارهای مفید به دیگران یاری برسانید و اطمینان داشته باشید که موثر بوده و جبران خواهد شد.

مهارت های دوست یابی:
یکی دیگر از حیطه هایی که مهارت شما در آن در برابر برقراری ارتباط اهمیت دارد ، دوست یابی است . برای اینکه دوستان مناسب پیدا کنید علاوه بر این روش ها ، لازم است در انتخاب دوستان نیز دقت کنید.
به ظاهر خود اهمیت دهید . ظاهر آراسته ، تمیز و مرتب باعث ترغیب دیگران در برقراری ارتباط با شما خواهد شد و موجب می شود که بهتر پذیرفته شوید. لبخند را فراموش نکنید.
لبخند زدن روشی کم هزینه و پر سود برای جلب دیگران است. لبخند شما باعث می گردد که دیگران نیز با شما به راحتی ارتباط برقرار کنند.
پیشقدم شوید. در ایجاد رابطه دوستانه با فرد مناسب ، شما شروع کننده باشید. محبت خود را اظهار نمایید. بیان جملات محبت آمیز و انتقال حس مثبت شما به دیگران در ایجاد تحکیم روابط نقش دارد.

v اظهار وجود و ارتباط سالم
در یک ارتباط موثر سالم فرد باید بتواند اظهار وجود نماید. منظور از اظهار وجود این است که شخص بتواند:
× تقاضاهای نامعقول را رد کند.
 × احساسات مثبت دیگران را جلب نماید.
× درخواست های خود را مطرح کند. × گفتگو ها را شروع ، ادامه و خاتمه دهد. در واقع اظهار وجود رفتاری است که فرد را قادر می سازد منافع خود را تشخیص دهد و بر اساس آن عمل نماید . بدون اضطراب جدی ، بر حق خود پافشاری کند و احساسات واقعی خود را صادقانه بیان نماید و با در نظر گرفتن حقوق دیگران ( بدون پایمال کردن حقوق دیگران) حق خود را مطالبه کرده و بگیرد.

v چگونه با مشکلات و مسایل خود برخورد کنیم؟
هر روز مشکلاتی به وجود می آید که باید آنها را حل کرد. این وضعیت از کودکی شروع می گردد و هر چه بزرگتر می گردد و هر چه بزرگتر می شویم، مسایل بیشتری برای ما ایجاد می گردد که ناچار به مواجهه با آن هستیم . مشکلات و مسایل اجتناب نا پذیرند و باید بدانیم که برای همه ، مشکلات وجود دارد . آنچه اهمیت دارد نحوه برخورد ما با مشکلات است . بعضی در برابر مشکلات آشفته ، ناراحت و پر خاشگر می شوند و چه بسا زمینه هایی برای مشکلاتی نظیر مصرف مواد مخدر نیز برای آنها ایجاد گردد. در مقابل ، عده ای سخت ترین مشکلات را پشت سر می گذارند و با تجربه تر نیز می شوند.

v چگونه مشکلات را حل کنیم ؟
نکات زیر را به خاطر بسپاریم :
این واقعیت ها کمک می کند با مشکلات بهتر روبرو شد:
× وجود مشکلات در زندگی طبیعی است از آن فرار نکنیم ؛
× وجود مشکلات دلیل بی کفایتی فرد نیست ، بنابراین نباید خود را سرزنش نمود؛
× نباید عجله کرد . پیدا کردن راه حل مناسب ممکن است وقت گیر باشد؛
× نباید در مقابل مشکلات نا امید شد ، همیشه راهی وجود دارد حتی اگر راه اول به نتیجه نرسد؛ علت اینکه عده ای در مواجهه با مشکلات دچار آشفتگی و ناراحتی می شوند ، این است که نمی توانند برای مشکلات خود راه حل مناسبی بیابند . حل موفقیت آمیز مسایل به اعتماد به نفس بیشتر ، آرامش و روحیه بهتر می انجامد .

در مواجهه با مشکل برای حل مسئله مراحل زیر را به کار برید :
 مرحله اول : نسبت به مسئله یک جهت گیری کلی بکنید. در ذهن خود واقعیت " وجود مشکلات برای همه " را مرور کنید و فراموش نکنید که مشکل لازمه زندگی طبیعی است . تصمیم بگیرید و بگویید که مشکل را حل می کنید . سعی کنید آرام باشید ( آرامش ذهنی ) و فراموش نکنید که مشکل برای همه پیش می آید و برای شما هم پیش آمده است. اکنون ذهن شما آماده حل مشکل است.

مرحله دوم : مشکل را کاملا شناسایی کنید. در مورد مشکل خوب فکر کنید و مشکل را کاملا مشخص کنید . عوامل موثر در ایجاد آن و زمان شروع آن را به خاطر آورید. عواملی که باعث ایجاد مشکل شده است را تعیین کنید . عوامل موثر در ایجاد مشکل را بررسی کنید.
مرحله سوم: راه حل های مختلف را پیدا کنید. در شرایط آرام ، به ذهن خود اجازه فکر کردن بدهید . مشکل ، عوامل آن و ارتباط بین آنها را در یک مجموعه در نظر بگیرید . هر راه حل که به ذهنتان می رسد ( چه خوب ، چه بد ) را یادداشت کنید. در پایان این مرحله شما باید لیستی از راه حل های مشکل را در اختیار داشته باشید.
مرحله چهارم: راه حل ها را ارزیابی کنید. لیست راه حل های که دارید را بررسی و نتایج حاصل از انتخاب هر راه حل را در نظر بگیرید . ببینید هر راه حل برای شما و دیگران چه منافع و زیان هایی در پی دارد. راه حل های بی فایده و مضر را کنار گذاشته و بهترین راه حل را انتخاب کنید. اکثرا در این بررسی راه حل مناسب در ذهن شما جرقه خواهد زد.
مرحله پنجم: راه حل را بکار برید.
اکنون راه حل انتخاب شده را به کار برید، دقت کنید راه حل تان را به درستی اجرا نمایید. مرحله ششم: نتایج را بررسی کنید.
اگر مشکل شما حل شده است ، پس راه حل مناسبی انتخاب کرده اید . چنانچه مشکل برطرف نشده است ، از راه حل دیگری استفاده کنید . در صورت لزوم روش حل مسئله را مجددا انجام دهید. آنچه باید در این قسمت یاد آور شویم این است که مهارت حل مسئله به شما می آموزد که چگونه فکر کنید ، نه اینکه به چه مسئله ای فکر کنید . سعی کنید در این قسمت یک مسئله را مطرح کرده و این مراحل را روی آن پیاده کنید . با انجام تمرین در زندگی روزمره خود ، به تدریج مهارت کافی در حل مسئله پیدا خواهید کرد و در صورت بروز مشکلات برای شما ، کمتر ایجاد ناراحتی و اضطراب می شود. گاهی مشکلاتی پیش می آید که راه حل های کاملی برای آن وجود ندارد و نمی توان آنها را کاملا حل نمود. فردی که عزیزی را از دست داده یا در یک حادثه موقع کار ، نابینا شده است مشکل کاملا قابل حلی ندارد ولی باید با آن مقابله کند. منظور ما از مقابله ، یک سری فعالیت ها است که برای کاهش ، برطرف کردن و قابل تحمل ساختن مشکلات و ناراحتی های حاصل از مشکل به کار برده می شود و صورت های مختلف دارد.
گاهی روش احساسی استفاده می شود که فرد با اطرافیان خود درد دل می کند.، به مراسم مذهبی می رود ، گریه و بی قراری می کند و یا به تسکین خود می پردازد. گاهی از روش عاقلانه استفاده می گردد و فرد با در نظر گرفتن واقعیت ها ، مطالعه و برنامه ریزی برای کاهش اثر مشکل ، راه حل هایی می یابد.
این دو روش به جای خود به تنهایی و یا با ترکیب با هم ( بسته به نوع و شدت مسئله ) منطقی می باشند. یک روش نامناسب و غیر منطقی ، روش رویارویی ناساز گارانه است . در این روش فرد از راه های نامعقول و غیر منطقی برای کاهش ناراحتی خود استفاده می کند . فریاد زدن بر سر افراد خانواده ، شکستن وسایل و پناه بردن به خرافات ، از آن دسته واکنش ها می باشند. یکی از خطرناک ترین روش های رویارویی ناسازگارانه ، پناه بردن به مصرف مواد است. بنابراین آشنایی با مهارت های مقابله با مشکلات و مهارت های حل مسئله برای همه افراد مفید خواهد بود.

چگونه بگوییم " نه"
 همه ما روزی به دنیا آمده ایم ، به تدریج رشد کرده ایم و با حمایت والدین یا دیگر افراد بزرگ شده ایم. همه زمانی را به یاد می آوریم که برای دستیابی به نیازهای خود ، به دیگران متکی بوده ایم، به کمک دیگران غذا می خوردیم ، برای رفتن به مدرسه نیاز به همراهی داشتیم . والدین در انجام هر کاری مراقب ما بودند و بسیاری از تصمیمات ما را تایید یا رد می کردند . اما پس از طی شدن دوران کودکی که فرد تکامل بیشتری می یابد به تدریج تمام این وظایف را خود به عهده می گیرد . خودش تصمیم می گیرد و کارهایش را انجام می دهد .
در بسیاری از موارد کسی مراقب او نیست . دوستانش را خودش انتخاب می کند و در بسیاری از موارد تنها تصمیم گیرنده است . بنابراین چون خود مسئول مراقبت از خود است ، مسئول است که در مواقع مورد نیاز بگوید " نه". مواردی به وجود می آید که دیگران ( دوستان، آشنایان و ...) شما نوجوان عزیز را به صرف و همراهی در مصرف مواد تشویق و دعوت می کنند. این مسئولیت شماست که در برابر فشارهای پیشنهادی نادرست مقاومت کنید و تسلیم پیشنهادات نادرست دیگران نشوید .
تاکید بر این نکته لازم است که در بسیاری از موارد ، مصرف م.اد به دنبال گرفتار شدن افراد در قبول تعارفات و خواهش های نادرست دیگران است . این نکته یادآوری می شود که افراد مصرف کننده ( به خصوص دوستان و گروه هم سن ) برای توجیه کار خود و تایید خودشان ، علاقه دارند دیگران را نیز به مصرف وا دارند. توانایی مناسب و مهارت لازم برای مواجهه با این شرایط ، آن است که شما بتوانید بدون در گیر شدن ، با ارایه استدلال های منطقی و روشن و نیز رفتارهای اصلاحی و تکمیلی در زمینه امتناع ، از خود پایداری نشان دهید.

چگونه به مصرف مواد بگوییم " نه"
 در ادامه برای اینکه بتوان به سهولت با چنین شرایطی روبرو شد ، مواردی برای گفتن « نه » به مصرف مواد ذکر می شود.؛ که بایستی مراحل آن به شرح زیر نوجوان آموزش داده شود :
1. شرایط را درک کنید. متوجه باشید که چه اتفاقی در حال رخ دادن است . یک فرد از شما می خواهد که مواد مصرف کنید ، تشخیص دهید که این وضعیت جدی است ؛
2. در ذهنتان دلایل خود برای « نه » گفتن را مرور کنید. مصرف مواد غیر قانونی است ، به مغز و بدن شما ضرر می رساند و درنهایت شما را گرفتار می نماید؛
3. بگویید« نه ». نه گفتن شما در موقعیت صحیح نشان دهنده قدرت شماست . ممکن است همه افراد مثل شما جرات آن را نداشته باشند.
4. پیشنهاد دیگری بدهید. اگر دوست شما است و می خواهید دوستی تان را ادامه دهید پیشنهاد دیگری برای گذراندن وقت بدهید، رفتن به سینما ، پارک یا بازی ورزشی پیشنهادهای مناسبی هستند. اگر طرف مقابل به « نه » گفتن شما احترام نمی گذارد ، دوست شما نیست.
5. از محل بروید. اگر فرد مقابل شما دوست شما نیست یا به پاسخ منفی شما احترام نمی گذارد و اصرار می کند ، آنجا را ترک کنید . در واقع ، بدانید گاهی دوستانی وجود دارند که باید آنها را کنار بگذارید. برای امتناع می توانید جملات مختلفی را بیان کنید .
در ادامه چند جمله که احتمالا برای « نه » گفتن قابل استفاده است ، می آید. می توانید جملات دیگری را نیز تمرین کنید :
× نه ، من جدا نمی خواهم.
 × نه ، این کار خلاف قانون است.
× نه ، بیا به سینما برویم .
× نه ، من عقلم را احتیاج دارم.
× نه ، به اعتقاد من مصرف مواد غلط است .
یک حالت دیگر که ممکن است با آن مواجه شوید ، این است که افرادی که نقش مهمی در زندگی شما دارند ، مواد مصرف می کنند . متوجه باشید که مصرف مواد توسط آنان اشتباه شما نیست . شما مسئول اعمال و انتخاب خودتان هستید و دیگران مسئول کار خودشان هستند.

کمک به دیگران برای ترک اعتیاد
  توصیه های مفید اگر یکی از دوستان یا اقوام ما مبادرت به مصرف مواد می کند ، وظیفه ماست که دوست خوبی باشیم و به او کمک کنیم و وی را به مراکز با تجربه در این موضوع ، راهنمایی کنیم. خطرات و عواقب مصرف مواد را برای او شرح دهیم.یکی از علل درگیری در اعتیاد و ادامه آن، عدم آگاهی است . ممکن است فرد علاوه بر اینکه از خطرات جسمی و روانی مصرف مواد اطلاع ندارد ، از اثرات آن بر سایر افراد خانواده ( برای مثال برادر کوچکتر یا خواهری که در انتظار ازدواج است ) بی خبر باشد.
برای فرد توضیح دهید که با ترک اعتیاد ، عوارض جسمی ( علایم ترک) به زودی برطرف می گردد. وی سلامتی و توانایی بدنی خود را باز خواهد یافت و در ادامه درمان شخصیت وی نیز سلامت خود را به دست خواهد آورد. به او توضیح دهید که به او کمک خواهد شد که با تحمل کمترین مشکلات ، اعتیاد خود را کنار بگذارد . افراد آموزش دیده ، داروها و روش های جدید که به کار گرفته می شوند به وی کمک می کنند تا بتواند درد و بی قراری ناشی از ترک را کاهش دهد . ( روش های مختلف و مراکز معتبر برای ترک در ادامه معرفی می شوند ) . دوست تان را مطمئن کنید که با تصمیم قطعی ، می تواند موفق شود. برای او توضیح دهید افراد زیادی هستند که در این راه موفق بوده اند. به او یادآوری کنید که هر چه زودتر اقدام کند . هر چه فرد دیرتر اقدام کند ، عده بیشتری از اعتیاد وی باخبر می شوند و موقعیت وی را نزد اطرافیان خراب می کند. از او بخواهید که از خانواده و نزدیکان کمک بگیرد و مشکل خود را با آنها در میان بگذارد. روابط خود را با خانواده تقویت نماید و رابطه اش را با دوستان مصرف کننده اش قطع نماید .
توجه فرد را به این موضوع جلب کنید که با ترک اعتیاد ، دوستان جدیدی پیدا می کند. رابطه اش با خانواده و اطرافیان بهبود می یابد و در جمع آنها پذیرفته می شود. فرد را به کوشش برای ترک تشویق کنید تا حتی در صورت عدم موفقیت قبلی ، باز هم تلاش کند. به او گوشزد کنید که بسیاری از افراد پس از چند مرتبه موفق شده اند. او را به یکی از مراکز معتبر درمان اعتیاد معرفی کنید. از او بخواهید هرچه سریعتر برای درمان اقدام کند. در حال حاضر درمانگاه ها بیمارستان ها و مراکز مختلفی برای ترک اعتیاد مجوز گرفته و در این زمینه فعالیت دارند.

محل های مراجعه برای درمان
 در این قسمت بعضی از مکان هایی که فرد مبتلا می تواند برای درمان مراجعه نماید، معرفی می گردد.
× واحدهای درمان سرپایی معتادان خود معرف سازمان بهزیستی در مراکز استان ها
× درمانگاه های سرپایی اعتیاد معاونت های درمان دانشگاه های علوم پزشکی کشور
× درمانگاه های درمان نگهدارنده
× گروه های خود یاری معتادان مثل گروه معتادان گمنام
× درمانگاه های مشاوره بیماری های رفتاری ( درمانگاه های مثلثی )

خشونت:
 خشم يکي از هيجان هاي پيچيده انسان و واکنشي متداول نسبت به نا کامي و بد رفتاري است . به هر نوع عمل فیزیکی، با سلاح یا بدون آن بر ضد خود شخص ، شخصی دیگر ، حیوان یا شیء بی جان ، چه این عمل انجام شود یا تنها قصد انجام آن وجود داشته باشد و چه این عمل باعث صدمه شود و چه نشود ، یک عمل خشونت آمیز است .
از يک طرف خشم پاسخ طبيعي انسان است و از طرف ديگر مي تواند روابط بين فردي را مختل کند و ما را از رسيدن به اهداف باز دارد. در حقيقت خشم هيجان شايعي است که بيشتر نسبت به دوستان و نزديکاني که نتوانسته اند انتظارات و خواسته هاي ما را برآورده سازند، تجربه مي شود.
هيجان هايي که بيشتر با خشم همراه است عبارتند از: عصبانيت ، خشونت ، خصومت ، کينه توزي ، غضب ، تنفر، تحريک ، حسادت ، رنجش ، غرض ورزي ، تحقير و ناراحتی . بيشتر افراد ، ابراز خشم خود را حالتي ناخوشايند مي دانند. بيشترين واکنش افراد به ابراز خشم خود عبارت است از احساس تحريک پذيري ،میگنا دات آی آر،خصومت ، عصبانيت ، افسردگي ، ناراحتي و غمگيني ، احساس شرمندگي و گناه ، احساس آرامش ، رضايت و خشنودي. و در برخی مواقع احساس خوشحالي ، سرحالي ، احساس پيروزمندي ، اعتماد و تسلط . از سوي ديگر خشم مضراتي همانند استرس ، ناراحتي هاي بدني ، احساس درماندگي ، تنهايي و انزوا دارد.
اشکال خشم اين است که اگرچه بخشي از زندگي است ؛ ولي ما را از رسيدن به اهداف خود باز مي دارد و علت اين که افراد درباره خشم دچار تعارض و تضاد هستند، همين نکته است . در سنین نوجوانی و جوانی به دلیل تغییرات هورمونی ، احساسات و هیجانات فرد نیز دستخوش تغییر می شود بطوریکه در این دوران احساسات بسیار شدیدتر از گذشته می شوند .
بنابراین نوجوان یا جوانی که با عوامل محرک هیجانات خود روبرو می شود و خشم او برانگیخته می گردد در معرض بروز رفتارهای خشونت آمیز بسیاری است . به همین دلیل رفتارهای مرتبط با صدمات در این سن بیشتر دیده می شود. در اغلب موارد رفتارهایی که به دلیل خشم و ناکامی از نوجوان سر می زند مانند درگیری های بدنی ، تنها منجر به لطمات جزئی می شود اما گاهی مواقع ممکن است این صدمات به گونه ای باشد که مشکلات بزرگی مانند آسیب های جدی در سلامتی یک انسان و حتی در برخی مواقع تا حد سلب حق زیستن یک فرد به وجود می آید.
همانگونه که از سخنان بزرگان و پیشوایان دین برداشت می شود همواره لازم است انسان خشم خود را کنترل نماید تا از صدمات و آسیب های احتمالی در امان بماند ، امام کاظم ( ع ) : هر که خشم خود را از مردم باز دارد خدا در قیامت غضب خود را از او باز می دارد.
علل خشم :
 - تحقير شدن يا مورد تبعيض قرار گرفتن
- مورد پيش داوري ، تبعيض يا بي مهري قرار گرفتن
- مورد فريب يا عهد شکني قرار گرفتن
- تحقير شدن احساسات ، ارزش ها يا اقتدار واقعي فرد از سوي ديگران
- مورد بد رفتاري و بي توجهي قرار گرفتن از سوي افراد مهم
- صدمه ديدن در نتيجه بي توجهي نسبت به خود
 
کلمات کليدی: رفتارهای،پر خطر

نوشته شده در تاريخ شنبه 7 دی 1392برچسب:, توسط غلامی
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک