![[تصویر: love.jpeg]](http://s2.picofile.com/file/7136733331/love.jpeg)
ادامه مطلب
مشاوره دبیرستان شهید بهشتی نورآباد دلفان علت هر شکستی، عمل کردن بدون فکر است
|
|||||||||||||||||||||||
Alternative content |
از خود میپرسید که چگونه خود ارضایی را ترک کنید؟ شما تنها نیستید. در دنیا میلیونها انسان دیگر هستند که همین سوال رو در سر دارند. مجموعهٔ وحشتناکی از اطلاعات گیج کنند در این باره وجود دارد ولی من شما را با تجربه خودم و دیگران ، به شیوه ای ساده راهنمایی میکنم.
1. دانستن حقیقت: اولین گام برای غلبه بر اعتیاد به خود ارضایی در است.در ابتدا باید بدانید غریزه ی جنسی بد نیست. اگر احساس جنسی شما بر انگیخته شده دلیل بر بد بودن شما نیست. احساسات جنسی شما یک قسمت عادی، از بدن شما هستند و اگر درست استفاده شود می تواند شادی بسیار به ارمغان بیاورد. این غرایز قوی برای پیوند شما با همسر خود در یک رابطه قوی بنا شده است. اگر شما به تنهایی عمل کنید و خود ارضایی کنید. این انرژی قوی می تواند تبدیل به اعتیاد شود . با این حال ، حتی به عنوان یک فرد مجرد شما می توانید این انرژی را برای انجام کارهای زیادی در زندگی استفاده کنید و اعتماد به نفس خود را افزایش دهید
![]()
ادامه مطلب پادزهر افسردگی کشف شد هر کس به نوعي تلاش مي کند تا از افسردگي رهايي يابد. بعضي از اين تلاشها به تجربيات شخصي افراد متکي است ولي عمدتا" به راه حل هايي که در جامعه مرسوم شده و ريشه در سنت هاي اجتماعي دارد پناه مي برند... همه ما در طول زندگي در دوره هاي کوتاه و بلند احساس داشتن غم و اندوه را خصوصا در هنگام از دست دادن همسر و يا نزديکان، هنگام کار و يا از دست دادن آن، تجربه کرده ايم و همه ما قادر به مقابله با اين حوادث هستيم. اما زماني که اين اندوه، بيش از اندازه و پايدار و عميق باشد ممکن است منجر به بيماري افسردگي گردد.
هرکس به نوعي تلاش مي کند تا از افسردگي رهايي يابد. بعضي از اين تلاشها به تجربيات شخصي افراد متکي است ولي عمدتا" به راه حل هايي که در جامعه مرسوم شده و ريشه در سنت هاي اجتماعي دارد پناه مي برند. تنها و گاهي اوقات از کمک حرفه اي روانپزشکان و روانشناسان بهره مند مي شوند. تلاش در جهت رفع افسردگي خود يکي از راه هاي اساسي درمان و پيشگيري از شدت بيماري و عوارض آن است. گر نکوبي شيشه غم را به سنگ هفت رنگ اش مي شود هفتاد رنگ براي افسرده نبودن کافي نيست که مشکلي نداشته باشيم بلکه بايد شوروشوقي در سر باشد بايد دليل براي زندگي داشت. بايد عشق ورزيد تا افسرده نبود، پاد زهر افسردگي اين نيست که خيالي در سر نداشته باشيم بلکه آن است که موضوعي سالم و مناسب براي دوست داشتن و شوري سازنده و مفيد در سر داشته باشيم. به قول شاعر بزرگ نظامي: دلي که از عشق خالي شد فسرده است گرش صد جان بودي بي عشق مرده است ما منکر مشکلات و حوادث غم انگيز نيستيم اما آنچه به حوادث معناي مايوس کننده مي دهد بيش از خود حوادث، تعبير و تفسير ماست. قدرت تعقل و توانايي سازگاري آسان در برابر مشکلات لا يتناهي است. توانايي انديشه بشر و قدرت چاره جويي او خيلي بيش از آن است که قوي ترين حوادث تلخ هم بتواند او را براي هميشه افسرده نگه دارد. شما چه کمکي مي توانيد به افراد افسرده بکنيد تا دوباره به حالت طبيعي برگردند و از زندگي لذت ببرند؟ پيشنهادهاي زير شايد به نظر خيلي ساده باشند، اما واقعا موثرند. کسي که افسرده است، به طور ناخواسته، ديگران را از خود دور مي کند. اين شخص هرچيزي را که مي شنود يا مي بيند، به هرچه که فکر مي کند، هرچه که مي گويد و هر کاري که انجام مي دهد را از فيلتر افسردگي رد مي کند. ![]() ادامه مطلب
اضطراب اختلال روانی شایع دانش آموزان کارشناس سلامت روان وزارت بهداشت گفت: اضطراب شایعترین اختلال روانی دانشآموزان است که بیشتر به دلیل بالا بودن سطح توقعات نظام آموزشی و خانوادهها از دانشآموزان به وجود می آید. وی افزود: در راستای تقوت سلامت روان دانشآموزان، آموزش و پرورش همکاریهای خوبی را با ما داشته است و شیوههایی نظیر فرزندپروری، پیشگیری از اعتیاد و خشونت در مدرسه برای گروههای هدف از جمله دانشآموزی انجام دادهایم. کارشناس سلامت روان وزارت بهداشت با اشاره به اینکه آموزش و پرورش در زمینه ارتقای سلامت و بهداشت روان مشتاق به فعالیت کردن است، بیان داشت: متأسفانه به دلیل محدودیتها، کمبود منابع مالی و نیروی انسانی این هدف تا کنون تحقق پیدا نکرده است. اسدی اضافه کرد: البته در بسیاری موارد آموزش و پرورش در بحث بهداشت روانی در مدارس به صورت منطقهای فعالیتهایی را انجام داده است؛ این در حالی است که این موضوع جای بحث زیادی دارد و باید در بحث سلامت روان و رفتارهای اجتماعی دانشآموزان به طور جدی کار شود. کارشناس دفتر سلامت روان وزارت بهداشت، سلامت روان را مهمترین نیاز دانشآموزان دانست و گفت: اضطراب شایعترین اختلال روانی در دانشآموزان است که این مسئله بیشتر به دلیل بالا بودن سطح توقعات نظام آموزشی و خانوادهها از دانشآموزان است که خود این مسئله دانشآموزان را تحت تأثیر رفتارهای اضطرابی قرار داده است. اسدی با بیان اینکه اختلال پیشفعالی بیشتر در دانشآموزان دبستانی دیده میشود، افزود: افسردگی و پرخاشگری نیز در دانشآموزان دیده میشود. وی در خصوص راههای تقویت سلامت روان در دانشآموزان افزود: باید در بخشی از کتب درسی به بحث سلامت روان پرداخته شود همچنین توصیه میشود بستههای آموزشی بهداشت روان بین دانش آموزان توزیع شود. این کارشناس سلامت روان خاطرنشان کرد: معلمان باید در خصوص ارتقا سلامت روان در دانشآموزان آموزش ببینند همچنین جایگاه انجمن اولیاء و مربیان نیز در ارتقای بهداشت و سلامت روان دانش اموزان نیز بسیار مؤثر است.
چگونه به كودكان كمرو کمک کنیم؟ من احساس تو را به خوبی درک می کنم.من هم خودم گاهی چنین احساسی داشتم هنگامی که مطمئن نبودم چکار باید بکنم و دیگران مرا تماشا می کردند. کمرویی متضمن اضطراب و بازدارندگی رفتاری در موقعیت های اجتماعی است. کودکان کمرو اغلب برای دیدن دیگران ظاهراً اشتیاق نشان می دهند امّا برای صحبت کردن یا پیوستن به دیگران اکراه دارند. برای مثال،کودکان کمرو ممکن است در جمع افراد ناآشنا، ساکت و بی صدا باقی بمانند، حتی هنگامی که مورد خطاب قرارگیرند،آن ها ممکن است از وارد شدن و حضور در یک مکان جدید، مثل کلاس درس، بدون همراهی پدر یا مادرشان سرباز زنند.کودکان کمرو ممکن است در فعالیت های ورزشی یا تفریحی مشارکت نکنند و هنگامی که درجمع افراد ناآشنا قرار گیرند فقط نگاهشان را به زمین بدوزند و از هر حرکتی که باعث جلب توجه دیگران به آن ها شود اجتناب نمایند.بنابراین درك نوع كمرویی فرزندتان به شما در برنامه ریزی برای توجه به نیازهای خاص او كمك خواهد كرد.توصیه های زیر می تواند برای شروع به شما كمك كند: 1) هنگامی که کودکان از تعامل با دیگران واهمه دارند با آن ها همدلی نشان دهید: یک روش برای کمک به کودکان در زمینه کنترل ترسشان از برخی موقعیت های اجتماعی، نشان دادن همدلی با آن ها هنگامی که از تعامل با دیگران واهمه دارند است. بنابراین، اگرمثلاً کودکی به دلیل کمرویی ازرفتن به زمین ورزش و بازی کردن با دیگران سرباز زد، پدر و مادر می توانند به او بگویند " من احساس تو را به خوبی درک می کنم.من هم خودم گاهی چنین احساسی داشتم هنگامی که مطمئن نبودم چکار باید بکنم و دیگران مرا تماشا می کردند" با نشان دادن همدلی، پدر و مادر به کودک کمک می کنند که حس کند او را درک کرده و پذیرفته اند و نیز به او کمک می کنندکه هیجاناتش را بشناسد و درباره آن ها صحبت کند و شروع به جستجوی راهی برای کنترل آن ها نماید. 2) فرزندتان را كمرو معرفی نکنید : مطالعات نشان داده اند كه اغلب یك كودك همانطور رشد خواهد كرد كه به او برچسب می زنند. فشارهای والدین بر بچه های كمرو، می تواند باعث اضطراب و عدم امنیت وی گردد كه خود مشكلی بدتر از خجالتی بودن است. فرزندتان را مجبور نكنید كه بیشتر از سطح شخصی اش پیشرفت كند. اگر شما مجبورید كه از واژه كمرو برای توصیف فرزندتان استفاده كنید همیشه آن را با نكته ای مثبت جبران كنید، مثلاً " پسرم در حضور دیگران اندكی خجالتی است ولی او یك ورزشكار فوق العاده است." 3)در خانه با او تمرین كنید: بازیهای مختلفی خارج از فعالیتهای روزمره فرزندتان انجام دهید؛ مانند ملاقات با یک شاگرد جدید در مدرسه، کارها و بازیهائی ترتیب دهید تا او بتواند به طور یکسان همه موقعیتهای اجتماعی را تجربه کند. به فرزندتان کمک کنید که آنچه را انجام می دهد،تجربه کند. به عقیده روانشناسان تکرار بعضی از بازیها و نقشها کمک می کند تا فرزندانتان کمتر احساس ترس و نگرانی کرده و راحتتر دوستی صمیمانه ای با دیگران داشته باشند. 4) موقعیت هایی را كه باعث خجالت فرزندتان می شود را شناسایی كنید: برخی از بچه ها فقط در جاهای خاصی خجالتی هستند مثلاً بعضی از آنها ممكن است هنگامی كه در گروه قرار می گیرند خجالتی اند. برخی دیگر وقتی خجالت می كشند كه از آنها خواسته شود چیزی را در جلو كلاس برای همكلاسی ها ارائه دهند.سعی كنید مهارت های خاصی را كه فرزندتان نیاز دارد تا در موقعیت های اجتماعی احساس راحتی نماید شناسایی كنید. 5) برای رفتارهای اجتماعی کودک هدف گذاری کنید و پیشرفت او را بسنجید: پژوهش های زیادی بر ارزش هدف گذاری در بهبود عملکرد صحّه گذاشته اند. برای بسیاری از کودکان کمرو، یک هدف واقعی و چالش انگیز، گفتن حداقل یک جمله به یک آدم جدید در هر روز است. هدف های مناسب دیگر می تواند صحبت کردن در مقابل کلاس، شرکت کردن در بازی با دیگر کودکان(حتی بدون حرف زدن)، یا سوال کردن از معلم باشد. پدر و مادر می توانند پیشرفت کودک را با قرار دادن جدول یا نموداری در خانه و مثلاً گذاشتن یک ستاره در جلوی هر روزی که کودک به هدف مورد نظر دست یافته است، پیگیری کنند.کودکان معمولاً دوست دارند خودشان ستاره ها را در جدول قرار دهند. 6) رفتارهای مثبت كودك خود را پاداش بدهید: از كارهایی كه كودكان به صورت مثبت آنها را انجام می دهند پاداش بدهید.به عنوان مثلا وقتی كودكان تكالیفشان را خوب انجام می دهند در حضور دیگران آنها را تشویق كنید.یا به آنها یاد بدهید كه وقتی به مجلسی وارد می شوند سلام كنند و وقتی این كار را انجام دادند كودك خود را با گفتن تشكر یا آفرین تشویق كنید.در واقع گفتن جنبه های مثبت كودك به دیگران می تواند مفید باشد. 7) رفتار اجتماعی دیگران را در جلوی فرزند خود تحسین کنید: پدر و مادر با اظهار نظر مثبت درباره رفتار اجتماعی دیگران می توانند به کودک کمرو در ارزش گذاری بر رفتارهای اجتماعی کمک کنند.برای مثال، پدر ومادر می توانند به فرزندشان بگویند" من از شیوه ای که آن پسر بچه نزد ما آمد و اسم ما را پرسید خوشم آمد" و یا این که مستقیماً به تعریف از آن بچه در مقابل فرزند خود بپردازید.البته مواظب باشید که از اظهار نظرهایی از قبیل این که "چرا تو نمی توانی مثل او عمل کنی؟" پرهیز نمائید. 8) برای هر کودک کمرو در هر موقعیت مهم، یک جفت پیدا کنید: یک کودک کمرو که بتواند در یک موقعیت جدید حتی یک دوست هم پیدا کند، احساس آسایش بیشتری خواهد یافت و نهایتاً با کودکان بیشتری به تعامل خواهد پرداخت. پدر و مادر یا معلم می توانند با درخواست از دو بچه برای بازی کردن با یکدیگر و سپس صبحت کردن با هر دوی آن ها در مورد فعالیت ها و علایق مشترک، این فرایند را تسهیل کنند.پدر و مادر یا معلم همچنین می توانند به آن دو کودک کاری را تخصیص دهند(مثل سر هم کردن یک پازل) و از آن ها بخواهند با هم آن را انجام دهند. 9) جلوی تمسخر کودکان را بگیرید : طرد اجتماعی و مسخره کردن می تواند به شکل گیری کمرویی کمک کند.بنابراین، کودکتان را مسخره نکنید و به دیگران نیز اجازه ندهید که چنین کنند. در صورت لزوم، کودکتان را از جمع کودکانی که او را مسخره می کنند خارج نمائید. با کودکانتان صحبت کنید و به آن ها بگوئید که حرف دیگران اهمیتی در زندگی آن ها ندارد. برای آن ها از مواردی که در گذشته خودتان مورد تمسخر دیگران قرار گرفته بودید صحبت کنید. خود افشاگری شما به فرزندتان کمک می کند که احساس ناراحتی کمتری از مسخره شدن توسط دیگران پیدا کند. 10) بدبینی كودك خود را از بین ببرید: خجالتی بودن معمولاً از الگوها و تفکرهای منفی که باعث بدبینی می شود نشأت می گیرد مانند" بچه ها مرا دوست ندارند". از آنجا که کودکان خجالتی آمادگی زیادی در گوشه گیری دارند، پس بهتر است بزرگسالان مواظب رفتار خود باشند و به کودکشان اجازه دهند تا نظاره گر کارهای اجتماعی آنها به عنوان بخشی از زندگی روزمره شان باشند. با این وجود، بهتر است که صبور باشید. با تقویت و جایگزین کردن افکار مثبت به فرزندتان در از بین بردن بدبینی و تفکرهای منفی ذهن او کمک کنید، مثل "شما خیلی خوب با او بازی کردی" و او را تشویق کنید که خود را باور کند و بداند که او هم می تواند مثل دیگران خوب بازی کند و کاری را انجام دهد. نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 28 مهر 1390برچسب:ادامه مطلب,
توسط غلامی
روزی سقراط حکیم مردی را دید که خیلی ناراحت و متاثر بود .
برنا: بازی درمانگر در واقع از موقعیت بازی برای ایجاد ارتباط با کودک استفاده میکند و تلاش میکند به تخلیه هیجانی او و حل و فصل مشکلات او در زندگی عادیاش بپردازد. بازی درمانی یکی از روشهای مؤثر در درمان مشکلات رفتاری و روانی کودکان است. بطور کلی بازی نقش مؤثری در رشد کودک دارد و در خلال بازی میتوان به بسیاری از ویژگیها، مسائل و رشد کودک پی برد. بازیهای کودکان مختلف و نوع ویژگیهایی که از خود ظاهر میسازند تفاوتهایی با یکدیگر دارند. هر چند نوع بازیها در گروههای سنی و بچههای گروه سنی مشترکاتی دارد، اما نوع شرکت کودک در بازی اهمیت ویژه دارد. بازی درمانگر در واقع از موقعیت بازی برای ایجاد ارتباط با کودک استفاده میکند و تلاش میکند به تخلیه هیجانی او و حل و فصل مشکلات او در زندگی عادیاش بپردازد. ویرجبینا و اسلاین از بازی درمانگران مطرح در این زمینه هستند. اصول بازی درمانی اسکلاین در سال 1982 اصول پایهای را برای اجرای روش بازی درمانی معرفی میکند و معتقد است بدون رعایت این اصول رابطه و شرایط اولیه برای بازی درمانی ایجاد نخواهد شد. • درمانگر باید به توسعه یک رابطه گرم و دوستانه با کودک بپردازد. این رابطه اهمیت شایان توجهی بر مؤثر بودن این روش خواهد شد. شاید درمانگر ناچار شود برای ایجاد چنین رابطهای ویژگیهایی را در موقعیت بازی بپذیرد. • درمانگر پذیرش بدون قید و شرط از کودک داشته باشد. به عبارتی کودک بدون در نظر گرفتن ویژگیهای خوب و بدی که دارد یا کارهای خوب و بدی که دارد مورد پذیرش قرار بگیرد. عکس این حالت زمانی اتفاق میافتد که درمانگر والدین یا اطرافیان به کودک چنین میگویند. چون این کار بد را انجام دادی دیگر دوستت ندارم، گفتن چنین مطالبی به کودک یا ایجاد شرایطی که چنین پیغامی را به کودک برساند، در کودک احساس پذیرش بدون قید و شرط را خدشهدار میسازد. • باید شرایط و موقعیتی حاکی از احساس آزادی برای کودک بوجود بیاید. بازی درمانگر این کار را با کنار گذاشتن روشهای محدود کننده سخت گیرانه انجام میدهد، تا کودک احساس آزادی کند. این آزادی ، آزادی در عمل و رفتار و همچنین آزادی در احساس را شامل میشود. • درمانگر حضور فعال و عملکرد سریعی در جریان درمان دارد. بر حسب شرایط و موقعیتهایی که پیش میآید رفتارهایی که از کودک سر میزند به موقع وارد عمل میشود و با مداخله مثلا تفسیر احساسات و استفاده از رفتارهای جایگزین به کودک کمک میکند. • درمانگر تواناییهای کودک را مهم و با اهمیت میشمارد و تلاش میکند و در فرصتهای مناسب از آنها برای حل مشکل استفاده کند. درمانگر برای این کار باید تلاش زیادی در جهت شناخت کودک و بویژه تواناییهای او انجام دهد و زیرکانه از این تواناییها به نفع کودک استفاده کند. • درمانگر هیچ نوع بازی و شرایطی را برای کودک القا نمیکند و کودک را آزاد میگذارد تا به بازی بپردازد و درمانگر آن هوشیارانه بازی او را مورد بررسی قرار میدهد و از آن برای درمان کودک استفاده میکند. • درمانگر تلاش نمیکند که فرآیند درمان را سرعت ببخشد. بازی درمانی به صورت تدریجی ادامه و گسترش مییابد تا به نتیجه مورد نظر برسد. • در کنار آزادی و اختیار عمل که کودک در جریان بازی دریافت میدارد محدودیتهایی تنها با هدف نزدیک سازی درمان به دنیای واقعی اعمال میشود و توجه کودک را به مسئولیت خود و احساسات خود جلب مینماید. کدام اختلالات با روش بازی درمانی میتوانند درمان شوند؟ انواع اختلالاتی را که ریشه در احساسات و هیجانات کودک، سازگاری او با محیط و ... دارند، میتوان با این روش درمان کرد. افسردگی کودکان، ترسهای کودکان، مشکلات رفتاری که ریشه اضطرابی دارند شب ادراری، ناخن جویدن، دروغ گفتن، پرخاشگری و ... را میتوان با استفاده از این روش حل کرد. روش مطالعه فیزیک کتاب را كاملا خواندم. جزوه درس فیزیک را با کلی فرمول و فرمولهای تستی حفظ کردم و با استفاده از آنها، تستهای چند سال گذشته را حل کردم. ولی باز هم، وقتی سؤال یا تست جدیدی میبینم، نمیدانم چهکار کنم؟ با این همه فرمول کوتاه و بزرگ، هنوز نمیدانم چه رابطهای را کجا استفاده کنم تا به جواب برسد. پرسیدم، بیشتر توضیح دهید. گفت: مثلاً در مبحث حرکتشناسی، اگر تست یا مثالی را بخواهم حل کنم، نمیدانم از کدام رابطه(فرمول) باید استفاده شود. در آخر، چند فرمول را مینویسم تا ببینم کدام یک به جواب میرسد! خلاصه، پاک گیج شدم. نور: به این صورت که در هر جلسه 20 تست متنوع که کل فصل را در بر بگیرد و آنها را تجزیه و تحلیل کنید. خواندن جزوات کمکآموزشی گزینه دو به شما کمک میکند تا روابط کوتاهتری هم در حل تست ها به کار ببرید و به یادگیری میافزاید.تأکید میکنیم یادگیری این مباحث نیاز به زمان مداوم و تکرار دارد، یک واقعیت است. اگر این واقعیت را بپذیرید قطعا نتیجه بهتری خواهید گرفت. مرتضی غفاری مطالب مطرحشده در کتاب فیزیک 2 پیشدانشگاهی، عمدتاً تشریحی، روان و دارای مفاهیم سادهری نسبت به مباحث قبلی هستند، از اینرو یادگیری آنها میتواند احتمال پاسخدهی صحیح به سؤالات آزمون سراسری این فصول را بالاتر ببرد. روابط مطرحشده در این فصول نیز هم ساده هستند و هم کمتعداد و عمدتاً با حلی نهچندان طولانی به پاسخ میرسند. از همینروست که به شما داوطلبان عزیز توصیه میگردد حتماً یادگیری و تمرین این فصول را در برنامهی کاری خود قرار دهید تا بتوانید بهراحتی به سؤالهای مطرحشده از آنها پاسخ گویید. یکی از بهترین منابع موجود برای آموزش این مباحث، کتاب درسی میباشد زیرا هم توضیح مناسب و کافی دارد و هم مثالها و تمرینهای مرتبط. مفاهیم همراه نمودارها و شکلهای خوبی توضیح داده شدهاند، پس توصیه میشود از شکلها و نمودارهای کتاب، غافل نشوید و حتماً برای درک عمیقتر، به سراغ آنها رفته و آنها را بررسی کنید. درضمن سؤالات و تستهای این مباحث، عمدتاً در انتها یا اواسط سؤالات آزمون سراسری چیده میشوند، بنابراین لازم است در جلسهی آزمون، وقت خود را بهگونهای تنظیم نمایید که حتماً به این سؤالات رسیده و بتوانید به آنها پاسخ صحیح دهید. فراموش نکنید که در آزمون سراسری، همهی سؤالات درس فیزیک، ارزش برابر دارند بنابراین اولویت با سؤالهایی است که بیشتر بلد هستید و یا حل کوتاهتر و مطمئنتری دارند. 1- فاصلهی دو گره متوالی و برابر، میباشد و فاصلهی یک گره از شکم مجاور آن میباشد. 2- در موج ایستاده، دامنهی نقاط مختلف، متفاوت است ولی نقاط بین دو گره، همگی همفاز هستند و با نقاط بین دو گره بعدی، در فاز مخالف میباشند. 3- امواج ایستاده در هر سه نوع (جامد، مایع و گاز) بهوجود آمده و تشکیل میشوند. 4- اختلاف بسامد دو هماهنگ متوالی در تار یا طناب دو سر بسته، برابر بسامد اصلی و در تار یا طناب با یک انتهای بسته و یک انتهای آزاد، 2برابر بسامد اصلی میباشد زیرا فقط هماهنگهای فرد تولید میشوند یعنی: تداخل امواج در دو بعد مشابه بر هم نهی در یک بعد است با این تفاوت که در این حالت، تعداد نقاط گره و شکم بیشماری تشکیل میشوند و اصلیترین شرط آن، وجود دو منبع موج همبسامد و همفاز میباشد که همانند شکل کتاب، بتوانند امواجی را در محیط دوبعدی (مانند سطح آب) منتشر کنند. در این حالت به دلیل اختلاف راه نقاط محیط با دو منبع ، اختلاف فاز در آنها ایجاد میشود که از رابطهی زیر بهست میآید: لولههای صوتی وسایلی هستند که در آنها ستونی از هوا وجود دارد و با دمیدن در آنها میتوانیم امواج ایستادهی طولی تشکیل دهیم. لولهها به دو نوع هر دو انتها باز و یک انتهای باز و یک انتهای بسته طبقهبندی میشوند که روابط آنها مشابه روابط امواج ایستاده در تار یا طناب میباشد که پیش از این توضیح داده شد. در حل مسائل لولههای صوتی، حتماً به نوع انتهای لوله و تعداد گره و شکم یا شمارهی صوت ایجادشده توجه نمایید زیرا این نوع تسته،ا حل سادهای دارند و با دقت بیشتری برای حل آنها میتوان به پاسخ صحیح رسید. مسائل مطرحشده در مورد تار و طناب در مورد لولههای صوتی نیز برقرار میباشد. شدت صوت، رابطهای است که توجه به اجزای آن میواند در حل تستها کمک کند. شدت صوت با مجذور دامنه و بسامد، نسبت مستقیم و با مجذور فاصله از منبع صوت، نسبت عکس دارد. درک انسان از صوت، تراز شدت صوت نام دارد که واحدهای آن، بل و دسیبل میباشد و برابر است با: نوارهای تاریک جرم باقیمانده و از مباحث دیگر قابل توجه در این فصل میتوان به نیمرسانای نوع و اشاره کرد که از کنار هم قرارگیری آنها دیود حاصل میشود. توضیحات آخر فصل، راجع به انرژی هستهای و نحوهی تولید آن از اورانیوم تا آخرین ذره پرتوزا نیز قابل توجه میباشد و خوب است حتماً در هر دور مرور، نیمنگاهی به این دو موضوع داشته باشید. در انتها مجدداً یادآور میشویم که تستهای کتاب فیزیک 2 پیشدانشگاهی عمدتاً ساده و روان هستند لذا از دست دادن آنها به جهت کمبود وقت در آزمون سراسری، اشتباه بزرگی است. پس وقت خود را بهگونهای تنظیم کنید که حتماً همه آنها را یک دور بررسی نمایید.
در چند سال اخیر، روانشناسان و جامعهشناسان به بررسی اطلاعات درباره پرسشی پرداختهاند كه قبلاً برای فلاسفه مهم بود: چه چیزی باعث رضایت ما میشود؟ پژوهشگران به این منظور تحقیقات گستردهای در سراسر جهان انجام دادهاند تا ببینند چگونه چیزهایی مانند پول، نگرش، فرهنگ، حافظه، تندرستی، نوعدوستی و عادات روزانه بر احساس بهروزی ما تأثیر میگذارد. حوزه جدید روانشناسی مثبت پر از یافتههای جدیدی حاكی از آن است كه اعمال ما تأثیر چشمگیری بر احساس خوشبختی و رضایت ما از زندگی دارد. 10 راهبرد ثابتشده برای افزایش رضایت عبارتند از: 1. لحظات روزانه زندگی را درك كنید هر از چندی مكث كنید تا گل سرخی را ببویید یا كودكان را حین بازی تماشا كنید. كسانی كه درنگ میكنند تا وقایعی را كه بهطور عادی با عجله پشت سر میگذارند، ببینند یا در طول روز به وقایع خوشایند روزانه فكر میكنند، افزایش قابل توجهی را از نظر رضایت و كاهش افسردگی گزارش میكنند. 2. از مقایسه بپرهیزید چشم و همچشمی جزئی از بسیاری از فرهنگهاست اما مقایسه خودمان با سایرین میتواند به رضایت و عزت نفس لطمه وارد كند. به جای مقایسه كردن با دیگران، توجه خود را به دستاوردهای شخصی معطوف كنید تا به رضایت بیشتری دست یابید. 3. بیش از اندازه به پول توجه نكنید كسانی كه پول را در رأس فهرست اولویتهای خود قرار میدهند، بیشتر در معرض افسردگی، اضطراب و عزت نفس پایین هستند. این امر در ملل و فرهنگهای گوناگون یكسان است. هر چقدر بیشتر رضایت را در كالاهای مادی بجوییم، كمتر آن را مییابیم. رضایت، عمر كوتاهی دارد و گذراست. پولدوستان نیز در آزمون پویایی و خودشكوفایی نمره اندكی میگیرند. 4. اهداف معنادار داشته باشید كسانی كه برای تحقق چیزی ارزشمند تلاش میكنند، بسیار راضیتر از كسانی هستند كه رؤیاها یا آرزویی ندارند. این اهداف میتواند به سادگی یادگرفتن مهارتی جدید یا بار آوردن بچهها به شیوهای اخلاقی باشد. انسان همواره برای رشد به نوعی معنا نیاز دارد. به گفته دانشمندان، رضایت و خوشبختی در محل تلاقی لذت و معنا قرار دارد. هدف چه در محل كار و چه در خانه آن است كه فعالیتهایی انجام دهیم كه از نظر شخصی هم لذتبخش و هم مهم باشد. 5. در كار ابتكار به خرج دهید میزان رضایت شما از شغل تا حدی به ابتكاری كه به خرج میدهید، بستگی دارد. محققان معتقدند هنگامی كه خلاقیت به خرج میدهیم، به دیگران كمك میكنیم و راههای بهبود در امور را پیشنهاد میكنیم یا كارهای اضافی انجام میدهیم، از كارمان بیشتر احساس اغنا میكنیم. 6. دوست پیدا كنید و به خانواده اهمیت دهید افراد راضی معمولاً خانواده دوست و روابط بهتری دارند. اما صرف كمیت رابطه با افراد كافی نیست، بلكه كیفیت آن نیز اهمیت دارد. انسان به رابطه نزدیك نیاز دارد؛ رابطهای كه در برگیرنده تفاهم و توجه باشد. 7. لبخند بزنید، حتی زمانی كه حالش را ندارید بهنظر ساده میرسد اما بسیار مؤثر است. افراد راضی امكانات موجود، فرصتها و موفقیت را میبینند. وقتی آنان به آینده نگاه میكنند، خوشبین هستند و وقتی گذشته را مرور میكنند، معمولا گزینههای مثبت را میبینند. حتی اگر از بچگی اینگونه بزرگ نشدهاید كه نیمه پر لیوان را ببینید، با تمرین نگرش مثبت به عادت تبدیل میشود. 8. طوری تشكر كنید كه گویی واقعاً قدردان هستید كسانی كه عادت به سپاسگزاری دارند، معمولاً سالمتر و خوشبینتر هستند و بیشتر به سوی تحقق اهداف پیشرفت میكنند. تحقیقات نشان میدهد افرادی كه به كسانی كه به آنان كمك كردهاند، نامه تشكرآمیز مینویسند، از نظر رضایت در سطح بالا و از نظر افسردگی در سطح پایینی قرار دارند. به علاوه اثر یك نامه تشكرآمیز تا هفتهها طول میكشد. 9. از خانه بیرون بروید و ورزش كنید تحقیقات نشان میدهد كه ورزش میتواند به اندازه داروها در درمان افسردگی مؤثر باشد و در عین حال هیچگونه عوارض جانبی نیز نداشته باشد. به علاوه، هزینه آن نیز بهمراتب كمتر است. ورزش منظم حس تحقق چیزی را به انسان میدهد، امكان تعامل با دیگران را فراهم میكند، هورمونهای عامل احساس خوب را در بدن آزاد میكند و عزت نفس را افزایش میدهد. 10. بخشش را فراموش نكنید نوعدوستی و بخشش را به جزئی از زندگی خود تبدیل كنید و از این كار مقصودی را بجویید. محققان میگویند كمك به همسایه، داوطلبشدن برای انجام كارهای عامالمنفعه یا اهدای كالا و خدمات باعث ایجاد احساس خوبی در شخص میشود كه مزایای زیادی از نظر تندرستی به همراه دارد كه از ورزش كردن یا ترك كردن سیگار هم بیشتر است. گوش كردن به درد دل دوست، یاد دادن مهارتها، توجه به موفقیتهای دیگران و روحیه گذشت نیز به رضایت میافزاید. محققان میگویند كسانی كه برای دیگران خرج میكنند، بیشتر از كسانی كه برای خودشان خرج میكنند، احساس رضایت میكنند.
بمناسبت آغاز هفته بهداشت روان ( 24 الي 30 مهرماه) اختلالات رفتاری در جوامع انسانی بسیار مشهود است و بسیاری از افراد در زندگی امکان ابتلا به ناراحتی های روانی را دارند، به عبارتی دیگر کمتر کسی در برابر بیماری های روانی مصونیت دارد. البته دانستن اینکه ر کسی ممکن است گرفتار ناراحتی روانی شود خود به خود کافی نیست زیرا بهداشت روانی تنها منحصر به تشریح علل اختلالات رفتاری نیست، بلکه هدف آن پیشگیری از وقوع ناراحتی ها است.
فرد متعادل و طبیعی کسی است که در چارچوب اخلاق و وجدان و با توجه به معیارهای اجتماعی و شرایط محیطی، انگیزه های خود را ارضاء کند.
بهداشت روان یعنی سازش با فشارهای روانی مکرر زندگی روزانه و سازگاری عبارتست از ایجاد تعادل هماهنگی رفتار فرد با محیط به گونه ای که ضمن حفظ تعادل روانی یا در ارتباط با تغییرات و دگرگونیهای محیط خویش نیز به تطابقی مو ثر و سازنده دست یابد.
سازمان بهداشت جهانی، بهداشت روانی را وجود وضع مطلوب و خوب جسمی، روحی و اجتماعی میداند. اهداف بهداشت روان: هدف اصلی بهداشت روان پیشگیری از وقوع ناراحتی ها و حفظ سلامت روانی به منظور ایجاد یک محیط فردی و اجتماعی سالم و مناسب و همچنین درمان اختلالات جزئی رفتار که از وقوع بیماری های روانی شدید جلوگیری میکند، می باشد تا عواملی چون جداشدن کودک از والدین،مهاجرت،ازدواج،بارداری و بچه دار شدن، جدا شدن از خانواده،پذیرش مسولیت های جدید ،شغل تازه،سربازی،مرگ والدین و...نتوانند ضربه ای به روان و احساس فرد وارد کنند. معیار های بهداشت روان: بر اساس تعریف های متعددی که از بهداشت روان شده است در مورد معیارهای آن نیز نظرات و عقاید بسیاری وجود دارد که ما به معیارهایی که توسط جاهودا روانشناس معروف ارائه شده است می پردازیم: ١) نگرش مثبت به خود: این مفهوم داشتن نظر واقعی در مورد خود میباشد. به این صورت که هرکسی نسبت به خود و توانایی هایش برداشتی دارد و هر چه این برداشت به واقعیت نزدیکتر باشدو فرد تصور درستی از خود و توانایی هایش داشته باشد از سلامت روانی بیشتری برخوردار است. ٢) رشد و تکامل و خودشکوفایی: انسان همواره در صدد اینست که توانایی های خود را بشناسد و از آن ها در جهت رشد تکامل خود استفاده کند. رشد و تکامل انسان همان رسیدن به شکوفایی است و اگر انسان سطوح پایین تر نیازهای خود را پشت سر گذارد می تواند به شکوفایی برسد ودر این صورت از سلامت روانی برخوردار باشد. ٣) یکپارچگی و تمامیت: یکپارچگی نشان دهنده ی یک حالت تعادل بین رفتار و افکار یک فرد می باشد به این معنا که یک هماهنگی بین خلق و عاطفه ی فرد وجود دارد. داشتن یکپارچگی باعث حفظ و نگهداری ثبات و تعادل در تمام فرایند های زندگی میشود و شخص که دارای یکپارچگی است موقعیت هاب تنش زای زندگی را با کمترین اضطراب پشت سر می گذارد. ۴) استقلال: فردی که از نظر روانی دارای سلامت می باشد قادر است به تنهایی در امور زندگی خود تصمیم گیری کند. چنین شخصی مسولیت کارها و رفتارهای خود را قبول می کند.
یک فرد سالم نسبت به خود و محیط اطرافش دیدگاه و برداشت واقعی دارد و اهداف خود را متناسب با امکانات و توانایی های خود انتخاب می کند به همین دلیل انتظار و توقع وی از خود و محیطش منطقی خواهد بود. 6. تسلط بر محیط خود: منظور از تسلط بر محیط اینست که هنگامی که فرد با موقعیت های مختلف زندگی روبرو می شود قادر است تصمیم گیری صحیح کند و خود را باشرایط وفق دهد یا شرایط را تغییر دهد. چنین شخصی همواره محیط را مطابق با سلیقه و خواسته های خود خاهد ساخت ودر نتیجه از زندگی رضایت خواهد داشت. اصول بهداشت روانی مشکل است بگوییم یک شخص از لحاظ روانی سالم و طبیعی است ، زیرا میزان آن بر حسب تمدن ، جامعه ، زمان،مکان،فرهنگ و انتظارات هر جامعه تفاوت دارد . اما برای پی بردن به سلامت روان انسان می توان اصولی را به شرح زیر مد نظر قرار داد : 1. احترام به خود ودیگران 2. شناخت محدودیت ها وتوانایی های خود ودیگران 3. رفتار فرد معلول علل وشرایط خاصی است: هر رفتاری که از انسان سر میزند بنا به عللی میباشد.به همین علت برای پیشبرد بهداشت روان باید علل رفتارها و عوامل تشدید کننده و بازدارنده ی آنها را شناسایی کرد. 4. رفتار هر فرد ناشی از تمامیت وجود شخصیت اوست 5. شناسایی نیاز های فرد : هر فردی باید قادر به شناختن نیاز های خود باشد و برای رفع آنها بکوشد اگر شخصی یکی از نیازهای اولیه ی خود را به خوبی نشناسد نمی تواند به نیازهای خود در سطوح بالاتر پاسخ دهد .
یکی از دغدغه های همیشگی دانش آموزان، یادگیری ریاضیات است... تقریباً این جمله عمومی که «من ریاضی یاد نمی¬گیرم» را همه ی ما به وفور شنیده ایم. همین تفکر غلط، که ناشی از عدم به کارگیری شیوه های صحیح یادگیری ریاضیات است، موجب شده تا علاوه بر کاهش اعتماد به نفس، یادگیرندگان به سوی «شیوه های غلطی همچون حفظ کردن، تلاش بی حاصل در حل انبوهی از تست ها، شرکت در کلاس های متعدد و تکراری و نتیجه آن، از دستدادن زمان و ...» سوق داده شوند. جملات بالا شاید گرد یأس و ناامیدی بر افق شما پاشیده باشد، اما خبر خوب این است که یادگیری ریاضیات، چنانچه به طور صحیح به آن پرداخته شود؛ نه تنها ممکن است بلکه خیلی هم آسان، قابل دستیابی است. در ادامه این مقاله به بسط فرآیندی می پردازیم که می تواند به عنوان راهکاری برای یادگیری اثربخش ریاضیات و به خصوص حساب دیفرانسیل و انتگرال به کار گرفته شود. قبل از آن لازم است تا برخی مطالب را از نظر بگذرانید. به طور کلی، یادگیری یک فرآیند است. یعنی شامل گام¬ها و مراحل مختلفی است که با هم رابطه¬ علت و معلولی دارند و آغاز یک مرحله، مستلزم پایان مرحله قبل است. به عبارت دیگر، خروجی¬های مرحله قبل، ورودی¬های مرحله بعد می باشد. این اولین نکته¬ای است که باید به آن توجه کنید. اشکال بسیاری افراد در یادگیری ریاضیات این است که به بهانه هایی مانند کمبود زمان، مراحل را تکمیل نمی¬کنند و نتیجه¬ طبیعی آن عدم یادگیری کامل است. از طرف دیگر یادگیری ریاضیات، پویا است. یعنی در فرآیند، بازخوردهای گوناگونی بین مراحلی که با هم فاصله دارند، وجود دارد و این دومین درس مهم است. یعنی پایان یک مرحله، به معنای پایان همیشگی و بایگانی کردن آن در پستوهای ذهن شما نیست. با آنچه به طور خلاصه در بخش های قبل گفته شد، اکنون به شرح فرآیندی که منحصراً جهت یادگیری این درس برای موفقیت در کنکور، براساس مطالعات گسترده ادبیات علمی و به کارگیری تجربیات موسع حاصل شده است، می پردازیم. نمودار بلوک دیاگرامی این فرآیند را می توانید در شکل 1 ملاحظه کنید. در این مرحله، دانش آموز مفهوم پایه ای مورد بحث را می آموزد. مثلاً یاد می گیرد که مشتق چیست، چه معنایی می دهد و چگونه تعریف می شود. گام 1- توجه کامل در درس: از پراکندگی ذهنی خودداری کنید و تلاش کنید تمام تمرکزتان را به توضیحات و نه صدای معلم جلب کنید. با خودتان فرض کنید که این آخرین فرصت برای فهم مطلب است. گرچه، اینگونه نیست. خودتان را در جریان سیال کلاس قرار دهید و حتما سؤالهای پیش آمده را مطرح کنید. تلاش کنید مثال¬های مطرح شده در کلاس را خودتان حل کنید و از حل غلط نترسید. گام 2- مطالعه کتاب درسی و جزوه: عبارات موجود در کتاب درسی و جزوه را با دقت مطالعه کنید. برای خودتان توضیح دهید و مثال ها را قبل از دیدن راه حل، حل کرده و سپس با راه حل موجود، مقایسه دقیق کنید. گام 3- حل مسائل پایه ای: مسائل کتاب درسی و سؤالات تشریحی دیگر را از منابع معتبر حل و تحلیل کنید و راه حل¬های خود را حتماً تصحیح کنید. در این مرحله، باید تلاش کرد تا مفاهیم در ذهن ماندگار شده و قابلیت تبدیل به راه حل پیدا کند. گام 1- تفکر روی مفاهیم: این گام از اهمیت ویژه¬ای برخوردار است. تلاش کنید تا مفاهیم را مانند یک معلم برای خود و دوستانتان روی کاغذ توضیح دهید و در وقت های آزاد خود با تصویرسازی ذهنی، مفاهیم را در ذهن خود مرور و تصویر کنید. گام 2- حل مسائل تشریحی دشوار: با استفاده از کتابهای تکمیلی با منابع مربوط به معلمتان، مسائل تشریحی دشوارتری را یافته و حل کنید. مباحثات گروهی با دوستانتان، روی این مسائل بسیار مفید است. در این مرحله، دانش آموز باید با افزایش تسلط خود را روی روش های حل مسأله که حاصل تثبیت مفاهیم است، بتواند به توسعه¬ روشهای خلاقانه حل مسأله که محور ریاضیات است، دست یابد. گام 1- حل تستهای تألیفی بدون زمان: بدون حساسیت به زمان و مانند سؤالات تشریحی و با توجه به موضوع و استفاده از منابع مختلف، به سؤالات تستی پاسخ دهید. گام 2- توجه به راه حل¬های مختلف برای حل سؤال: در صورت متفاوت بودن راه¬حل پاسخنامه با راه¬حل شما، حتماً آن راه را نیز به طور دقیق بررسی کنید و خودتان نیز سعی کنید راه¬حل¬های بدیعی ارائه دهید. گام 3- خواب روی مسأله: اگر نتوانستید راه حل مسأله ای را پیدا کنید یا آن را متوجه شوید، ذهن خود را روی مسأله قفل کنید و به دنبال راه حل بگردید، هر چند زمانبر باشد. اینکار را در حالی که دراز کشیده¬اید، بیرون هستید یا جایی لم داده¬اید، انجام دهید. مرحله چهارم: توسعه¬ سرعت در این مرحله، باید سرعت رسیدن به جواب را افزایش داد. البته بسیار مهم است که این مسأله را فدای دقت نکنید. گام 1- اصلاح شیوه¬ نگارش حل مسأله: لازم نیست که برای حل تست ها، راه¬حل¬ها را مبسوط و آراسته با ذکر تمام جزئیات بنویسید. تا می توانید مختصر بنویسید و مراحلی را که می توانید بدون ریسک انجام دهید، روی کاغذ نیاورید. گام 2- برقراری توازن بین سرعت و دقت: به هیچ وجه دقت را فدای سرعت نکنید. زدن 10 تست درست، خیلی بهتر است از زدن 20 تست که 9 تای آن به علت بی¬دقتی غلط از آب در بیاید. چون انگار 7 تست درست زده اید. گام 3- زدن تستهای زمان¬دار: بسته¬هایی شامل 25 تست انتخاب و در مدت معینی به آن¬ها پاسخ داده و در پایان تصحیح و درصدگیری کنید. پس از ثبت درصد، برای مقایسه¬های بعدی در جایی مطمئن، راه¬حل¬های خود را با پاسخنامه مقایسه و تحلیل جامعی انجام دهید. در قسمت هایی که مشکل دارید، به بازخورد نشان داده شده در شکل توجه کنید. برای مدیریت زمان، برای بسته¬های 25 تایی از 50 دقیقه شروع و به 35 دقیقه کاهش دهید.
فصل چهار هندسه تحلیلی به بحث ماتریس میپردازد. در فصل ماتریس به غیر از اعمال مقدماتی روی ماتریسها مانند جمع، تفریق، ضرب و ؟ترازماده؟ كردن كه ساده و تكراری هستند و معمولا به دلیل سادگی مستقیما مورد سوال واقع نمیشوند، اما ویژگیهای مهمی كه در ضرب ماتریسها و یا در ؟ترازماده؟ كردن موجود است حتما باید مدنظر قرار گیرند. (مثلا در ضرب ماتریسها خاصیت جابهجایی وجود ندارد و یا قاعده حذف در حالت كلی برقرار نیست و یا ضرب دو ماتریس غیر صفر میتواند برابر صفر شود) اما شاید مهمترین بحث فصل چهار كه قطعا از این قسمت در كنكور سراسری سوال خواهیم داشت، ویژگیهای دترمینان و طریقه محاسبه دترمینانها بدون بسط است كه شامل مسایل متنوعی است و حل بعضی از آنها نیاز به خلاقیت و ابتكار و حل نمونههای تستی زیاد دارد. نمونه دیگری از تستهای این مبحث كه در كنكورهای سالهای اخیر زیاد دیده شده است، محاسبه توان nام یك ماتریس و یا استفاده از ویژگیهای ماتریس دوران در محاسبه توان nام یك ماتریس است. همچنین تبدیلات ماتریسی شامل تقارن، تجانس و دوران بسیار حائز اهمیت هستند و به اشكال مختلف از این قسمتها سوال مطرح میشود (یادگیری ماتریسهای تقارن و تجانس و دوران از روی تعبیر هندسی آنها و تبدیلی كه روی یك نقطه دلخواه در صفحه مختصات دوبعدی انجام میشود، راحتتر صورت میگیرد). تعریف ماتریس وارون، ویژگی وارونپذیری، نحوه محاسبه ماتریس وارون و نحوه محاسبه یك درایه خاص از ماتریس وارون و ویژگیهای مهم وارون و الحاقی از دیگر مباحثی هستند كه بهدلیل مشابهت روابط با یكدیگر و تنوع زیاد آنها، معمولا امكان اشتباه در آنها بسیار زیاد است و از اینرو معمولا در سوالات كنكور از این قسمت سوال خواهیم داشت (بعضا عدم آگاهی از ویژگیهای ماتریس وارون و یا الحاقی در ماتریسهای گوناگون باعث میشود تا داوطلبان راهی طولانی برای حل مساله انتخاب كنند در حالی كه با آگاهی كامل از این ویژگیها، راهحل بسیاری از تستها بسیار كوتاه میشود مثلا آگاهی از اینكه دترمینان ماتریس الحاقی چه ارتباطی با دترمینان ماتریس اصلی دارد باعث میشود تا بهراحتی از طریق دترمینان ماتریس اصلی و بدون نیاز به محاسبه ماتریس الحاقی حاصل دترمینان آن بهدست آید) قابلیت یادگیری نكات ریز و مهم این بخش فقط از طریق حل تستهای متنوع و فراوان ایجاد میشود. در بحث دستگاههای معادلات خطی، یعنی فصل پنجم كتاب مهمترین سوالات، شرط وجود جواب دستگاههای همگن و غیرهمگن و همچنین عمیات سطری مقدماتی برای ایجاد ماتریسهای مناسب در روشهای گوس و گوس - جردن است. (از آنجا كه تنوع مسایل این بخش، خیلی زیاد نیست و راهحل آنها مشابه یكدیگر است با حل تعداد مناسبی تست، روش حل اینگونه تستها، بهراحتی مشخص میشود). در بحث دستگاهها، باتوجه به تعبیر ماتریسی نظیر یك دستگاه میتوان حل دستگاه با استفاده از ماتریس معكوس ماتریس ضرایب را نیز از نمونه سوالاتی دانست كه ممكن است در كنكور با آن مواجه شویم و یا استفاده از دستور ؟كدام ؟ برای حل دستگاه از نمونههای احتمالی دیگر است. نمونه تستهای سالهای قبل نشان میدهد كه بحث روی دستگاههای m معادله و n مجهولی نیز كه است بسیار مهم است (مانند دستگاههای دو معادله و سه مجهولی یا دستگاههای سه معادله و دو مجهولی) بهطور كلی تعبیر هندسی دستگاهها به بحث در مورد حالات متفاوت جوابهای دستگاه بسیار كمك میكند بهعنوان نمونه برای بحث درباره دستگاه دو معادله و سه مجهولی باید تعبیر هندسی آن را كه تلاقی دو صفحه با یكدیگر است در نظر بگیریم كه در این صورت مشخص میشود كه امكان وجود جواب منحصر به فرد برای دستگاه در این حالت وجود ندارد زیرا تقاطع دو صفحه هیچگاه یك نقطه نمیشود. توجه شود كه حل تمرینات كتاب درسی بهخصوص در فصول چهار و پنج بسیار توصیه میشود زیرا بسیاری از تستها برگرفته از تمرینات كتاب هستند.
توصیههای کلی دربارهی هندسهی تحلیلی: بهطور کلی تعداد روابط و فرمولهای مهم و یا نکات و ویژگیهایی که مورد استفاده قرار میگیرند، از نظر تعداد، زیاد هستند و به همین دلیل خلاصهنویسی، دستهبندی و در صورت امکان استفاده از نمودار برای بهخاطر سپردن آنها توصیه میشود حتی در مواردی لازم است داوطلبان، روش اثبات بهدست آمدن فرمولها و روابط را نیز مطالعه و تمرین کنند تا رابطهی مورد نظر در ذهن آنها نقش بندد. استفاده از زدن تستهای مربوط به هر فصل پس از پایان آن فصل و به تعداد مناسب بهطوری که داوطلب احساس کند به اکثر مطالب درسی آن فصل مسلط شده است، از مواردی است که به داوطلبان محترم توصیه میشود. بدیهی است که زدن تستهای دورهای بهصورت آزمونهای مطابق با کنکور سراسری که شامل تمامی مباحث هندسه تحلیلی است، بهخصوص پس از اتمام کل مباحث کتاب، از آخرین مواردی است که به داوطلبان توصیه میشود. همچنین دقت شود که مبحث ماتریس و دستگاه چون از آخرین مباحث کتاب درسی است، معمولاً دانشآموزان دورهی پیشدانشگاهی، به اندازهی فصول قبلی روی آن وقت نمیگذارند و از آنجا که تعداد تستهای این مباحث نسبت به کل تستهای هندسه تحلیلی زیاد است، توصیه میشود برای تسلط بر تستهای این مبحث، حتماً تعداد کافی و متنوع از تستهای این بخش در برنامهی درسی داوطلبان در نظر گرفته شود. منبع :پایگاه خبری علمی میگنا
زیست شناسی و آزمایشگاه 1 این کتاب در کنکور، درحدود 13 تا 15 سؤال را به خود اختصاص میدهد، که بارمبندی سؤالات آن، تقریباً از یک اصول خاصی تبعیت میکند. فصل 1) یک سؤال فصل 2) یک سؤال فصل 3) دو سؤال فصل 4) دو سؤال فصل 5) یک سؤال فصل 6) دو یا سه سؤال فصل 7) دو سؤال فصل 8) دو سؤال در فصل 1: دقت در مطالبی همچون چگونگی فعالیت آنزیمها، جایگاه گوارش پلیساکاریدها. نوع پلیساکاریدهای ذخیرهای و ساختاری در جانداران مختلف و ویژگی آنزیمها و انواع پروتئینها از لحاظ عملکرد، و چگونگی تأثیر گروه های فعال در مولکول ی زیستی، اهمیت قابل توجهی دارند.البته نحوه عملکرد آنزیم کاتالاز، تأثیر H2O2 بر سلول و نوع واکنشهایی که آنزیمها در سلول انجام میدهند، قابل توجه است. در فصل دوم: ویژگیهای تک سلولی مژکدار تریکودینا از لحاظ شکلی و تغذیه ای، ویژگیهای غشاهای سلولی از لحاظ نوع مولکولهای سازنده غشاء، وظیفه غشاء، وظیفه اندامک های فاقد غشاء، جایگاه آنها، وظیفه اندامکهای غشاءدار، ویژگیهای ریخت شناسی و عملکردی آنها، چگونگی نقل و انتقال مولکولها از غشاهای زیستی و همچنین خاستگاه اندامکهای غشادار، اهمیت ویژهای دارد. در فصل سوم: تقسیم بندی بافتهای جانوری، از لحاظ بافتهای اصلی و فرعی، نوع مولکولهای سازنده غشای پایه، و اینکه همه انواع بافتهای پوششی غشای پایه دیده میشود یا خیر؟ و اینکه مولکولها از چه موادی تشکیل شده و یا در بافتهای پیوندی، چگونگی توزیع این بافت و عملکرد آنها و در بافت ماهیچه ای، شکل و عملکرد سلولها، توجه شود. در فصل 4: یعنی بحث گوارش، دقت در نوع سیستم گوارشی جانوران مختلف و اینکه آیا همه جانوران لزوماً سیستم گوارشی احتیاج دارند یا خیر؟ و اگر سیستم گوارشی خاصی را دارا هستند آیا از نوع کیسه گوارشی یا لوله گوارشی است؟ بخشهای مختلف لوله گوارش انسان از دهان تا مخرج. نوع ماهیچه های موجود در هر بخش، اینکه کدام بخش ارادی و کدام بخش غیرارادی هستند؟ و ترتیب بخشهای سازنده لوله گوارش از مری تا مخرج، به ترتیب از بیرونی ترین لایه تا درونی ترین لایه و نوع ترشحات و ویژگیهای مواد ترشحی به درون لوله گوارش و چگونگی ترشحات وارده به لوله گوارش و چگونگی ترشحات وارده به لوله گوارش، اهمیت دارد. در انتها، مقایسه سیستم گوارشی علفخواران نشخوارکننده و غیرنشخوارکننده نیز توصیه میشود. در فصل 5: دقت در سیستم پرندگان، نحوه نقل و انتقال هوای ورودی به سیستم تنفسی پرنده.چگونگی ورود هوا به بخشهای مختلف سیستم تنفسی پرندگان.دقت در سیستم تنفس جانوران مختلف، بخشهای تشکیل دهنده سیستم تنفسی انسان، چگونگی عملکرد آنها، اهمیت قابل توجهی دارد. در فصل 6: دقت در سیستم گردش خون از قبیل بسته یا باز بودن، موضوعی تحت عنوان تیره و روشن بودن خون در بخشهای ورودی به قلب یا خروجی از قلب. ● بررسی عملکرد میوکارد قلب، الکتروکاردیوگرام، و موضوعات وابسته به آن، توزیع خون در بافتها، مبادله مدار بین خون و بافت در مویرگها و نیز مکانیسم های توجیه نوار الکتروکاردیوگرام، وضعیت دریچه ها و حفره های قلبی و صداهای قلبی در بررسی نوار قلب به همراه گروههای خونی اصلی و فرعی، اهمیت قابل توجهی دارد. در موضوع بحث گیاهی نیز: چگونگی انجام نقل و انتقال مواد از تار کشنده تا آوند چوب. عوامل موثر در جریان یافتن شیره خام در بافت هادی چوبی. مکانیسم تعرق، وضعیت بخشهای مختلف سلول نگهبان در هنگام باز و بسته بودن روزنه ها. پدیده تعرق، بذرافشانی و جریان توده ای باید بیشتر و با دقتتر مطالعه شود. در موضوع بحثهای فصل 7 یعنی دفع مواد زائد. نوع ماده زائد نیتروژندار دفعی در جانداران مختلف در زیستگاه های مختلف. ● میزان مصرف آب و انرژی لازم برای دفع مواد زائد نیتروژندار بررسی بخشهای مختلف نفرون، مبنی بر اینکه، این بخشها در کجای کلیه قرار داشته و هر بخشی چه عملی را انجام میدهند. بررسی فرآیند تراوش، بازجذب و ترشح مواد از لحاظ نوع مواد در بخشهای مختلف هم بسیار مهم هستند. بررسی عمل دیالیز و چگونگی عملکرد کلیه در تنظیم PH خون نیز مهم به نظر میرسند. در بخش حرکت : چگونگی حرکت کرم خاکی، و اینکه ماهیچه های طولی و حلقوی آن در بخش کشیده و حجیم چگونه هستند. اصطلاحاتی که درمورد بخشهای سازنده تار ماهیچه ای نظیر تارچه، سارکومر، سارکولم و ... مهم هستند. چگونگی پرواز پرنده، نوع باله های موجود در ماهیها و عملکرد هرکدام از این باله ها بسیار با اهمیت هستند. نوع مفصلها، به ویژه بخشهای موجود در مفصلهای متحرکی مثل مفصل لولایی و بررسی ظاهری ساختارهای استخوانی هم بسیار مهم هستند. نوع حرکتهای گیاهی، اعم گرایشی، تاکتیکی، تنگشی و نوع گیاهانی که این حرکتها را انجام میدهند، بسیار مهم هستند. زیست شناسی و آزمایشگاه 2 این کتاب حدود 17 تا 20 سؤال را معمولاً در آزمون سراسری به خود اختصاص میدهد. در مورد 4 فصل اول این کتاب، شیوه دقت در مطالب، دقیق خواندن مطالب کتاب درسی و نطق برداری از مطالب مطروحه، بسیار کارساز میباشد چون بیشتر مطالب جنبه حفظی داشته و مطالب تحلیلی زیادی وجود ندارد. عمده مطالب تحلیلی این کتاب مربوط به بخشهای فصل 5 تا 8 کتاب میباشد. فصل 5 یعنی ماده ژنتیک : بحث پایه ای برای فصول 6، 7 میباشد که دقت در انواع نوکلئوتید، مراحل آزمایش گریفیث، ایوری، کشف عامل ترانسفورماسیون و ویژگیهای یک مولکولی که به عنوان ماده ژنتیک مطرح میشود و نیز چگونگی برقراری پیوند بین منومرها در DNA، مکانیسم همانندسازی DNA و آنزیمها مؤثر در آن نیز اهمیت دارد. در فصل 6: شناسایی ماهیت کروماتین، کروموزوم، چگونگی انجام مراحل مختلف تقسیم میتوز و مکانیسم انجام سیتوکینز در سولولهای گیاهی و جانوری مهم هستند. در فصل 7: که از مهمترین مباحث است، نیاز به دقت و تجزیه و تحلیل بیشتری دارد، به ویژه در زمینه وضعیت کروموزومها در مراحل مختلف تقسیم میوز و اینکه سلول در کدام مرحله پلوئید و دیپلوئید است، اهمیت دارد. و همچنین بررسی دقیق حرفه های زندگی در سیستمهای جنسی یوکاریوتی، اینکه سلول تخم آیا میوز انجام میدهد یا میتوز؟ و اینکه واژهه ای تحت عنوان اسپروفیت و گامتوفیت چه مفهومی دارند؟ اهمیت دارد. درک مفاهیمی نظیر اسپروفیت و گامتوفیت نقش بسیار مهمی در یادگیری بهتر حرفه های زندگی گیاهان در فصل 9 دارد. فصل 8 یا ژنتیک : که ظاهراً به صورت کابوسی برای دانش آموزان میباشد نیز به سادگی قابل یادگیری بوده. این فصل نیازی مبرم به درک صحیح از مطالب فصل 6 و 7 دارد که دانش آموز باید بتواند مفاهیمی نظیر الل، ژن و چگونگی نوشتن گامت قوانین مندل و قوانین احتمالات را به خوبی یاد گرفته، آنگاه اقدام به حل مسائل ژنتیک کند. سؤالاتی که از این فصل مطرح میشود، نیاز به هوش و ذکاوت بیشتری دارد که این کار صرفاً با تمرین آرام از سؤالات سادهتر و اینکه آرام آرام سطح سؤالات را دشوارتر کرده تا بتواند خلاقیتهای ذهنی و ریاضی را در حل مسائل بهکار ببندد. در فصل 8 مسائل مربوط به شجره نامه نیز مهم هستند چرا که همواره یک سؤال در کنکور برای آن در نظر گرفته میشود که دانستن قوانینی مربوط به حل آن، بسیار موثر هستند. فصل 9، 10، 11 :به دلیل این که بیشتر حظفی هستند، اهمیت فوق العاده ای دارند. در فصل 11: نمودارهای مربوط به چرخه های جنسی در زنان و نیز مکانیسم های چرخه های تخمدان، فعالیت رحم و تأثیر سیستمهای مغزی در این چرخهها نیز بسیار مهم هستند. روش مطالعه زیست شناسی 1 سال دوم این کتاب، دارای متنی سلیس و روان میباشد ولی مطالب موجود در آن، بهطرز بسیار زیرکانهای نوشته شده و گاهاً نیز در بخشهای مختلف کتاب، مطالبی نیز وجود دارد که یا کاملکنندهی همدیگر هستند یا حتی نفیکنندهی یکدیگر. متأسفانه دانشآموزان غالباً در پایهی سال دوم دبیرستان، با آموزش متناسب و خوبی پیرامون مطالب کتاب درسی، روبهرو نمیشوند. چون در اکثر مدارس، فقط به نوشتههای جاری در کتاب اشاره میکنند. درحالیکه آن چیزی که مطالب مطرحشده در فصلهای مختلف کتاب را برای شنونده و بعداً خواننده جالب میکند، چراهایی خاص است که میتوان پیرامون مطالب کتاب فوق مطرح کرد. ارتباط دادن مطالب بخشهای مختلف کتاب، از نکات مهم و قابل توجهی است که به آن پرداخته شود. اگر این نکات، پیرامون مطالب بخشهای مختلف این کتاب رعایت شود، آموختن مطالب آن بسیار سریع و در عین حال شیرین میشود. به نظر من، دقت در نکات این کتاب، بهصورت خطبهخط و ارتباطی، مشکل را برطرف میکند. برخی از نکاتی که در این کتاب آمده و شاید در نظر اکثر دانشآموزان، بهعنوان سؤال مطرح نشود یا حتی مهم به نظر نرسد: در بخشی از این کتاب در فصل مولکولهای زیستی پیرامون، مثلاً اینکه بدانیم: الف- چه مولکولهایی در گروه درشتمولکولها قرار دارند و اینکه درشتمولکولها چه ویژگیهایی باید داشته باشند. ب- در دستگاه گوارش انسان و بسیاری از جانوران، چه عواملی سبب هیدرولیز سلولز میشود؟ ج- چرا بدن ما قادر به هیدرولیز نشاسته میباشد ولی قادر به هیدرولیز سلولز نیست؟ د- ویزگی همهی لیپیدها، آبگریز بودن آنهاست و در مقابل آن، چرا فسفولیپیدها، دوگانه دوست هستند و آیا با ویژگی همهی لیپیدها هماهنگی دارند؟ ی- یا نوشتهاند که ساختار همهی استروئیدها، یکسان و شبیه کلسترول است. حال این سؤال مطرح میشود که کلسترول چه شکلی است؟ بررسی شکل غشاء در فصل سفری به درون سلول یا در فصل سفری به درون سلول: اینکه اساساً اندامک چیست؟ چه اندامکهای غشاداری در سلول داریم و وظیفهی هر کدام چیست؟ یا در صورت نبود یک اندامک غشادار، این وظیفه را در سلول چه کسی انجام میدهد؟ و یا اینکه منشأ شکلگیری این اندامکها در سلول چیست؟ در فصول مختلف کتاب، نکاتی از ایندست بهوفور به چشم میخورد که متأسفانه دانشآموز، بیتفاوت از کنار آنها میگذرد و چون یادگیری صحیح انجام نشده است، بنابراین امکان جایگزینی مفهومی آن در بخشهای یادگیری عمیق مخ اتفاق نمیافتد. یا مثلاً در فصل سازمانبندی سلولها، اشاره شده که ولوکس، یک کرهی توخالی است. آیا به نظر شما، این جمله عاقلانه است؟ مثلاً براساس مطلب کتاب، گوارش شیمیایی یعنی تجزیهی پلیمر به منومر. حال اگر در جریان گوارش، یک پروتئین بزرگ در معده لیپیدهای کوچک تبدیل ولی به منومر تبدیل نشود، چه نوع گوارشی یافته است؟ یا اساساً نحوه توضیح منحنی الکتروکاردیوگرام چگونه باید انجام گیرد؟ چرا ثبت امواج قبل از انجام عمل اتفاق میافتد؟ یا نحوهی انتقال خون افراد به یکدیگر چگونه است؟ آیا از فرد A میتوان خون کامل را به فرد AB داد؟ بله یا خیر آن چگونه است؟ آیا به فرد Rh منفی میتوان خون مثبت تزریق کرد یا خیر؟ بسیاری مطالب این درس که درواقع با زبان خاصی مطرح شده ولی با دید دقیقتری باید به آن رسید که نیازمندی دانشآموز را به بررسی بیشتر کتاب الزامی میکند. یا در بخشهای گیاهی چرا در سطح زیر برگ، روزنهی هوایی داریم و در سطح بالای برگ رسمشده در کتاب، روزنهی هوایی رسم نشده است و اساساً چرا بارگیری و باربرداری آبکشی، همواره با انتقال فعال صورت گیرد؟ و چرا مثلاً در بخش پائین روی هنله آب باز جذب نمیشود و یا اینکه چه تفاوتی بین جابهجایی و حرکت وجود دارد؟ و اینکه مکانیسم کوتاه شدن سارکومر در طول انقباض ماهیچهای چگونه رخمیدهد و یا اجزای سلول ماهیچهای مخطط کدام هستند و هر کدام چه ویژگیهایی دارند؟ در پایان یادآور میشودم که مهمترین عامل در یادگیری زیست، اول خواندن، دوم طرح سؤالهای چرایی و سوم طرح مسائل ارتباطی و تجزیه و تحلیل آنها میباشد که میتواند فرآیند خواندن و آموختن را از حالت حفظی به یادگیری و آموختن ارتقاء دارد. آنچه در درس زیستشناسی اهمیت فوقالعادهای پیدا میكند چگونه خواندن درس فوق و پی بردن به نكات، مفاهیم و تعاریف عنوان شده در كتاب درسی میباشد. متاسفانه در سالهای اخیر، آن چیزی كه در كلاسهای زیستشناسی مهجور مانده، خود كتاب درسی است. در صورتی كه كتاب درسی منبع اول و آخر طرح سوال در كنكور میباشد ولی دید طراح سوال در برداشتهای مختلفی كه از مطالب كتاب درسی به عمل میآورد. همه ساله شوك جدیدی را به دانشآموزان رشته تجربی در طرح برخی سوالات وارد میكند كه دانشآموز اصلا انتظار چنین سوالی را ندارد. در صورتی كه اگر دانشآموز از خوب خواندن و تجزیه و تحلیل و ارتباط دادن مسایل مختلف موجود در كتاب درسی غافل بماند هرگز قادر به پاسخگویی به سوالات فوق نمیباشد. در صورتی كه هم صورت سوال برای دانشآموز آشناست و هم گزینههای مطرح شده ولی قادر به پاسخگویی صحیح نمیباشد. علت این است كه دانشآموز مطالب را رو بنایی و سطحی خوانده و هرگز به عمق مفاهیم مطرح شده فكر نكرده بنابراین قادر به ارتباط دادن مسایل مختلف كتابها با هم نبوده و لذا نمیتواند پاسخ صحیح را انتخاب كند. به همین منظور باید نكات خاصی را در زمینه خوب خواندن كتاب و ارتباط دادن مطالب درسی كتابهای مختلف زیست با هم مدنظر قرار دهد. كتاب زیستشناسی سال سوم در سالهای اخیر بارمبندی حدود 40-35 درصدی در كنكور دارد كه نشان از اهمیت بالای این كتاب در كنكور دارد. قسمت دوم كتاب فوق مربوط به طرح مسایل ژنتیك مولكولی میتوز، میوز و حل مسایل ژنتیك میباشد كه باتوجه به باز بودن مطالب در این فصول بهویژه فصلهای هفت و هشت باید از آرامش بیشتری در بررسی بهتر مطالب درسی و حل سوالات فوق بهرهگیری كرد. پاسخگویی به سوالات فصل هفت باید با ظرافت قابل توجهی صورت گیرد چون نیاز به ارتباط دادن بیشتر و دقت فراوان در بزرگی گزینهها دارد. مثلا اینكه باید در حل مسایل از قوانین احتمالات بهویژه قانون دوم احتمالات بهرهبرداری لازم به عمل آید. در نتیجه احتمال تولد فردی با ژنوتیپ AaBbRw=1/8 است و بقیه زادهها یعنی 8/7 زادهها ژنوتیپی جدید دارند. بحث گیاهی هم بسیار سخت به نظر میرسد و از جذابیت كمی نزد دانشآموز برخوردار است. ولی اگر چرخههای زندگی یوكاریوتی به خوبی درك شوند. یادگیری بحث گیاهی بسیار آسان است. اغلب اوقات دانشآموز اصطلاحات خاصی مثل اسپوروفیت و گامتوفیت را نیاموخته ولی به دنبال یادگیری بحث گیاهی است كه چنین چیزی ممكن نمیباشد. فصل 11 سوم نیز در كنكور حدودا دو سوال دارد كه توجه به نمودارهای كتاب بخش عمدهای از مفاهیم را به دانشآموز میآموزد. یادآور میشویم كه استفاده از ابزار هوش دانشآموز در حل تستهای این فصل كارآیی بسیار بالایی دارد. تسلط كامل بر مطالب این فصل نیازمند؛ 1.آموزش خوب 2.تكرار مداوم 3.تستزدن فراوان است. تا بتواند شخص را از چالشهایی كه طراح برای او گذاشته به سلامت عبور دهد. فصل دو نیز در كنكور معمولا یك سوال دارد كه اگر با یك آموزش مفهومی خوب به دانشآموز آموخته شود میتواند بهراحتی از تستهای آن عبور كند البته ناگفته نماند كه تستهای این فصل هم قابلیت تعمیم دادن به مطالب فصل یك و كتابهای سال دوم و سوم را دارد و از این دیدگاه توانایی ایجاد ارتباط بین مطالب فصلهای قبل و بعد در حل تمرینها و پاسخگویی به تستهای این فصل اهمیت فوقالعاده دارد. فصل سه و چهار نیاز به فهم دقیق و كامل دارد كه بتواند درك صحیح و واقعی از مطالب كتب درسی را به همراه داشته باشد. این فصلها نیازمند دقت بالا در خوب خواندن جز به جز و دقت در تعاریف و قیدهای بكار رفته است كه به همراه شكلهای فصول دو و سه تا حدودی میتواند در درك مطالب كمك كند. این دو فصل در مجموع یك یا دو سوال در كنكور دارد البته سوالهای این فصلها میتواند در هر سه سطح ساده، متوسط و یا دشوار طبقهبندی شوند كه پاسخگویی به سوالات دشوار آن نیازمند به وقت بسیار در خواندن متن و ارتباط دادن مطالب به هم است اما از بخشهای مهم پیش یك، فصل پنج است كه نیازمند به پیشدرآمدی از بحثهای ژنتیك سال سوم است. این بحث ابتدا به طرح مسایل ژنتیك جمعیت میپردازد كه باتوجه به گسترده بودن مسایل فوق نیاز به دقت قابل توجهای در درك ابتدایی مسایل مطرح شده، مفهوم تعادل هاردی و اینبرگ و عوامل بر هم زننده آن دارد. از نقاط تاریك بحث فوق، تقسیمبندی صفات در دو فرم جنسی و اتوزومی است كه ممكن است برای دانشآموز دردسرساز باشد. بخشهای انتهایی فصل پنج در مورد گونه و پدیده گونهزایی بحث میكند كه متاسفانه بهدلیل ناقص بودن و نامفهوم بودن، مطالب عنوان شده نیازمند به دقت بیشتر در درك و توجیه تفاسیر و نمودارهای رسم شده است. بهویژه در توجیه پدیده گونهزایی هم ؟ میهنی گل مغرابی تتراپلوئیدو گونهزایی هم میهنی؟ پرسیده شود برای گیاه گندم بحث بسیار جالبی به نظر میرسد. در پایان لازم است متذكر شوم كه زیستشناسی درس حفظ كردنی نیست بلكه درسی كاملا مفهومی است كه استفاده از ابزار هوش در پاسخگویی به سوالات و درك مفاهیم آن اهمیت فوقالعادهای دارد. منبع پایگاه خبر ،علمی آموزشی میگنا
1- برنامهریزی صحیح
8- اعتماد به نفس خوبی دارند و در تصمیماتشان ثابت قدمند. دکتر نکوئی
۱) کشمکش بین استقلال و وابستگی: با توجه به اینکه این دوره، حد فاصل دوران کودکی و بزرگسالی است، از دست دادن حمایتهای بیقید و شرط والدین برای کسب احساس استقلال از یک طرف و لذت مورد حمایت و پشتیبانی آنها بودن و همانطور کودک ماندن و بدون زحمت و دردسر، همیشه مورد محبت قرار گرفتن از طرف دیگر، در نوجوان کشمکش درونی ایجاد میکند و جنگ روانی عمیقی در ذهن او به وجود میآورد. ۲) طغیان علیه مراجع قدرت: نوجوان برای کسب استقلال علیه همه ی مراجع قدرت من جمله والدین و کادر مدرسه طغیان میکند. ۳) هویّت فردی : یکی دیگر از مشکلات مهمی که نوجوان با آن روبرو میشود مساله ی تشکیل «هویت فردی» اوست. بدان معنی که سوالهای متعددی درباره ی مفهوم زندگی، نقش او در این زندگی، مفهوم مرگ و زندگی پس از مرگ و بطور کلی سوالهایی نظیر، من کیستم؟ و به کجا میروم؟ ذهن او را به خود مشغول مینماید که باید به آنها پاسخ دهد. ۴) چگونگی ارضاء نیازهای جدید (ج ن س ی) رشد و نمو غدد داخلی و ترشحات هورمونهای ج ن س ی به نوجوان امکان برقراری روابط ج ن س ی را میدهد و انگیزه و کشش ج ن س ینسبت به غیر همجنس در او ایجاد میگردد و از طرفی نخستین برخورد نوجوان با جنس مخالف اغلب با ترس و پریشانی خاطر همراه است. جوان تازه بالغ جدید تمایلات قوی و نامعلومی را احساس میکند که او را از جلدش خارج کرده و بسوی جنس مخالف میکشاند. جهشهای شدید محبت، عقبنشینیهای توضیح ناپذیر و حرکات بدون دلیلی که او را آشفته میسازد. ۵ ) عدم کنترل بر رفتار و هیجانات ناشی از تغییرات جسمی و روانی دوران بلوغ: به دلیل رشد سریع جسمی و تغییرات مشهود در اندامهای بدن نوجوان در دوران بلوغ بعضی از رفتارهای هیجانی و عدم کنترل او طبیعی است. مثلاً جلو آمدن سرنوجوان به دلیل احساس بلندتر شدن گردنش، بزرگ شدن بینی و یا عدم کنترل در دستهایش برای جابجایی خصوصاً اشیاء ظریف از طرفی و عدم آگاهی و آموزش صحیح او در مقابله با این مسایل از طرف دیگر او را از نظر روحی تحت تاثیر قرار داده بهطوری که در خود احساس بیکفایتی و حقارت مینماید که همین امر موجبات اضطراب را در وی فراهم میآورد. ۶) ترس از آینده: با پیدایش نیازهای جدید در نوجوان و کشش به سوی ارضای نیازهای آنی و مقطعی، آینده را در ذهن نوجوان مبهم و دور از دسترس تصویر مینماید به طوری که حتی چگونگی تامین اقتصادی و تشکیل خانواده برای خود در آینده و ازدواج و تحصیلات عالی را قلههایی دور از دسترس میپندارد که دستیابی به آنها برای او بسیار دشوار و در بسیاری از موارد از محالات است که البته نقائص تربیتی و آموزشی در درون خانواده، مدرسه و جامعه و محرومیتهای شدید مالی خانواده به شدت و عمق این مشکل نیز میافزاید. ۷) دغدغه اقتصادی: یکی از مهمترین مشکلات نوجوانی این است که فرد قبل از اینکه به بلوغ اقتصادی برسد به بلوغ جنسی رسیده است و از طرفی چون به دنبال استقلال و کسب هویت جدید برای خود نیز میباشد همیشه به فکر دستیابی زودتربه منافع اقتصادی است و در این ارتباط میبینیم نوجوانانی را که مدرسه و تحصیل را رها کرده و به دنبال شغل و کسب درآمد میباشند و این خصوصاً در جوامعی که ارزشهای انسانی و معنوی جای خود را به ارزشهای مادی داده و شخصیت افراد برحسب درآمد و پول آنها مورد ارزیابی قرار میگیرد بسیار مشهودتر است و در این ارتباط اوضاع و احوالاقتصادی- اجتماعی و بیثباتی جامعه، جنگ، بیکاری، کمبود امکانات و فقر مالی خانواده از عوامل تشدید کننده ی مشکل محسوب میشوند. ۸) تعارض بین خواستههای والدین و گروه همسالان: در این دوران، نوجوان تحت تأثیر گروه همسالان میباشد و والدین را مرتبط به نسل گذشته میداند که نیازها و خواستههای عصر حاضر او را درک نمیکنند. لذا نوجوان خود را در این میان کاملاً گیج احساس میکند چون حاضر نیست که محبت والدین را هم از دست بدهد. در چنین مواقعی نوجوانان بعضاً همانند هنرپیشهها نقش بازی میکنند تا از مقبولیت والدین و گروه همسالان، هر دو برخوردار شوند. ۹) ترس و اضطراب: ناتوانی در سازگاری با موقعیتهای جدید موجب تشدید ترس و اضطراب در نوجوان میشود مانند: ترس از عدم موفقیت در امتحان یا مورد سرزنش قرار گرفتن در خانه و مدرسه، ترس از پذیرش مسئولیت و ارتباط با جنس مخالف یا مورد پذیرش دوستان واقع نشدن. ۱۰) به هم ریختگی ارتباط با دیگران: فشارهای روانی، عاطفی و اجتماعی در این دوران موجب میشود که نوجوان با خودش، با خانوادهاش، با دوستانش و بطور کلی با همه رابطهاش بهم میخورد و احساس کوچک شمردن خود و حقارت می کند و حالت عصبی در او افزایش مییابد.
پ ر معنی ترین کلمه "ما" است
بازدارترین کلمه "ترس" است با آن مقابله کنیم با نشاط ترین کلمه "کار" است به آن بپردازیم پوچ ترین کلمه "طمع" است آن را در خود بکشیم سازنده ترین کلمه "صبر" است برای داشتنش باید دعا کنیم روشن ترین کلمه "امید" است به آن امیدوار باشیم ضعیف ترین کلمه "حسرت" است توجهی به آن نداشته باشیم تواناترین کلمه "دانش" است آن را فراگیریم محکم ترین کلمه "پشتکار" است ایكاش آن را داشته باشیم سمی ترین کلمه "غرور" است باید در خود بشکنیمش سست ترین کلمه "شانس" است به امید آن نباشیم شایع ترین کلمه "شهرت" است دنباله رو آن نباشیم لطیف ترین کلمه "لبخند" است آن را همیشه حفظ کنیم حسرت انگیز ترین کلمه "حسادت" است از آن فاصله بگیریم ضروری ترین کلمه "تفاهم" است سعی كنیم آن را ایجاد کنم سالم ترین کلمه "سلامتی" است به آن اهمیت بدهیم اصلی ترین کلمه "اطمینان" است به آن اعتماد کنیم بی احساس ترین کلمه "بی تفاوتی" است مراقب آن باشیم دوستانه ترین کلمه "رفاقت" است از آن سوء استفاده نکنیم زیباترین کلمه "راستی" است با آن روراست باشیم زشت ترین کلمه "دورویی" است یک رنگ باشیم ویرانگرترین کلمه "تمسخر" است دوست داری با تو چنین کنند؟ موقرترین کلمه "احترام" است برایش ارزش قایل شویم آرام ترین کلمه "آرامش" است امید داشته باشیم تا به آن برسیم عاقلانه ترین کلمه "احتیاط" است حواسمان را جمع کنیم دست و پاگیرترین کلمه "محدودیت" است اجازه ندهیم مانع پیشرفتمان بشود سخت ترین کلمه "غیرممکن" است باور كنیم كه وجود ندارد مخرب ترین کلمه "شتابزدگی" است مواظب پل های پشت سرمان باشیم تاریک ترین کلمه "نادانی" است آن را با نور علم روشن کنیم کشنده ترین کلمه "اضطراب" است آن را نادیده بگیریم صبورترین کلمه "انتظار" است منتظرش باشیم بی ارزش ترین کلمه "انتقام" است بگذاریم و بگذریم ارزشمندترین کلمه "بخشش" است سعی خودمان را بکنیم قشنگ ترین کلمه "خوشروئی" است راز زیبائی در آن نهفته است تمیزترین کلمه "پاکیزگی" است رعایت آن اصلا سخت نیست رساترین کلمه "وفاداری" است چه خوب است سر عهدمان بمانیم تنهاترین کلمه "گوشه گیری" است بدانیم که همیشه جمع بهتر از فرد بوده محرک ترین کلمه "هدفمندی" است زندگی بدون هدف، واهی پیمودن است و هــدفمنــدتـرین کلــمه "موفقیت" است پس همه با هم پیش به سوی موفقیت</ هفته بهداشت روان با شعار:
هفته بهداشت روان 24لغايت 30 مهرماه گرامي باد
بهداشت روان، دانش و هنری است كه به افراد كمك میكند تا با ايجاد روش هايی صحيح از لحاظ روانی و عاطفی بتوانند با محيط خود سازگاری نموده و راه حل های مطلوبتری را برای حل مشكلاتشان انتخاب نمايند.
تقريبا از سال 1930 يعني بعد از تشكيل اوّلين كنگره بين المللی بهداشت روان بود كه اين رشته بصورت جزئی از علوم پزشكی درآمد
در سال 1948 در سوّمين كنگره بين المللی بهداشت روان كه در لندن تشكيل شد اساس فدراسيون جهانی بهداشت روان بنيان گذاری شد و در همان سال اين فدراسيون به عضويت رسمی سازمان يونسكو و سازمان جهاني بهداشت درآمد
ی در سال 1336 برنامه های روانشناسی و بهداشت روان از راديوی ايران آغاز شد و در سال 1338 اداره بهداشت روانی در اداره كلّ بهداشت وزارت بهداری وقت، تشكيل گرديد
روز به روز بر اهمیت بیماری های روانی افزوده می شود ، چون وارد صنعتی شدن شده ایم و بیماریها شایع شده اند
1. بيماري های روانی مانند بيماري های جسمی كشنده نيستند و در نتيجه, مبتلايان به اين نوع بيماري ها روی هم انباشته می شوند
2. عدم اطلاع از بيماری, درمان به موقع انجام نمیشود كه همين امر باعث مزمن شدن بيماری گشته
3. عدم برنامه صحيح و اطلاع كافی از روش های پيشگيری و درمان
4. امروزه 25% مردم جهان دچار يكی از انواع اختلالات روانی ـ عصبی ـ رفتاری هستند (به جز اعتياد به مواد مخدر, الكل و ساير موارد).
ما چه کارهایی در حوزه بهداشت روان انجام می دهیم؟ و به چه می خواهیم برسیم؟
1. ارتقاء آگاهی هاي جامعه در مورد اين بيماري ها.... افزايش سطح بهداشت روانی
2- تشخيص زودرس اختلالات روانی و درمان آنها
3. پيشگيری از عوارض و عود بيماری و توانبخشی بيماران
4. پيشگيری از بروز بيماري های روانی از طريق پيشگيری و درمان بيماري های جسمی.
ما از چه طریق این کارها را انجام می دهیم؟ اهداف بهداشت روان:
1 ـ خدماتی: پيشگيری از ابتلا به اختلالات روانی، بيماريابی، درمان سريع و پيگيری بيماران ، كمك های مشاوره ای
2 ـ آموزشی: آموزش بهداشت روانی برای اطرافیان بيماران روانی ، آموزش بهداشت روانی همگانی و آشنا ساختن مردم جهت همكاری و استفاده از سرويس های موجود.
3 ـ پژوهشی: شامل تحقيق در زمينه پيشگيری و نيز علل، نحوه شروع و درمان( اختلالات روانی، عقب ماندگی ذهنی، اعتياد و انواع انحرافات اجتماعی ) در مدارس، دانشگاه ها، سربازخانه ها، مراكز قضائی و انتظامی، كارخانه ها، درمانگاه های عمومی، مراكز بهداشتی درمانی
4 ـ طرح و برنامه ريزی بهداشتی: شامل برنامه ريزی در باره ايجاد گسترش مراكز جامع روانپزشكی منطقه ای، مراكز بهداشت مادر و كودك و تنظيم خانواده، مراكز كودكان استثنايی، مراكز ارائه خدمات درمان های روانپزشكی و ايجاد هماهنگی بين برنامه های خدماتی، آموزشی و پژوهشی است. ويژگي های افرادي كه از نظر رواني سالم هستند
1. آرامش احساس امنيّت و كفايت
2. توانايي های خود را در حد واقعی، ارزيابی میكنند, نه بيشتر و نه كمتر
3. به خود احترام میگذراند (Self- respect) و كمبودهای خود را ميپذيرند
4. به حقوق ديگران احترام میگذارند
5. میتوانند به ديگران علاقمند شوند و آن ها را دوست بدارند /میتوانند احترام و دوستی ديگران را جلب كنند
6. میتوانند نيازهای زندگی خود را برآورده سازند و برای دشواري هايی كه در زندگی آنها پيش میآيد راه حلّی پيدا كنند
7. قادرند مسئوليت های روزمرة خود را با برگزيدن اهداف معقول پيش ببرند
8. تحت تاثير عواطف, ترس, خشم, عشق يا گناه خود بطوری قرار نمیگيرند كه زندگيشان پريشان شود.
نشانه های هشدار دهنده 1. احساس نگراني دائمی / ناشادی دائمی به علل ناموجّه/ ترس بی جهت دائمی
2. از دست دادن آسان تعادل روانی
3.بی خوابی مكرّر
4. افسردگی و سرخوشی متناوب بصورت ناتوان كننده
5. بیعلاقگی و تنفّر دائمی نسبت به مردم
6. آشفتگی زندگی
7. عدم تحمل دائمی فرزندان
8. همواره خشمگين و بعد دچار پشيمانی شدن
9. دائما حق را به جانب خود دادن و ديگران را ناحق شمردن
10. احساس درد و شكايت های بیشمار بدنی كه علّتی برای آن پيدا نمی شود.
به عقيده دكتر منينگر اگر شخصی وجود يكی از علائم فوق را در خود قطعی بداند بايد به او كمك شود.
جمعيت های آسيب پذير
بيماران و معلولين روانی, عقب ماندگان ذهنی, بيماران صرعی, سالمندان, معتادان, بيكاران, نيازمندان اقتصادی, كودكان و نوجوانان, زنان باردار, جدا شده و داغديده, افراد بی سرپرست, زندانيان . . . و مهاجران.
پس قشر آسیب پذیر در الویت بهداشتی قرار دارند
1ـ افسردگی: شيوع افسردگی در ايران حدود 7/7% جمعيت 15 ساله به بالا است.
2ـ اسكيزوفرنی: وخيم ترين بيماری روانی
3 ـ زوال عقل (دمانس): با بالا رفتن سطح بهداشت عمومی و افزايش ميانگين سنّی جامعه تعداد موارد زوال عقلی به تدريج بالاتر خواهد رفت
4 ـ عقب ماندگی ذهن
5 ـ صرع
6ـ خودكشی: سوّمين علّت مرگ در سنين 15 تا 30 سالگی . 95% افرادی كه اقدام به خودكشی میكنند مبتلا به بيماری های روانی بويژه افسردگی هستند. انواع بيماري های روانی
الف ـ بيماري های عمده يا روان پريشی (Psychosis)
1. روان گسيختگی (schizophrenia): شكاف شخصيت و عدم احساس واقعيت
2. افسردگی ـ سرخوشی (Manic- depressive): افسردگی ژرف و هيجان شديد نوسان دار
3. سوء ظن شديد و هذيان (paranoia): سوء ظن بی دليل به همه چيز در چارچوب توهّم
ب ـ بيماري های غيرعمده
1. روان نژندی يا نِوروز: از دست رفتن توانايی واكنش هنجار در برابر موقعيت های گوناگون زندگی
2. اختلالات شخصيتی: ناشی از تجربيات اسف انگيز دوران كودكی علل بيماري های روانی
بيماري های عضوی: آرتريواسكلروز عروق مغزی، سرطان ها، بيماري های متابوليك، برخی بيماري های نرولوژيك، بيماري های غدد درونريز، بعضی از بيماري های مزمن، صرع و . . .
وراثت: در كودكی كه پدر و مادرش هر دو روان گسيخته اند, احتمال ابتلاء به روان گسيختگی 40 برابر بيشتر از كودكانيست كه پدر و مادر سالم دارند.
عوامل اجتماعی: نگراني ها، تنش های عاطفی، ازدواج های اجباری، گسستگی خانواده، فقر، شهرنشينی، صنعتی شدن جامعه، مهاجرت، عدم امنيت اقتصادی، طرد شدن، از ياد رفتن، ظلم و . . .
عوامل محيطي :
سمومی مثل جيوه، دیاكسيد كربن، منگنز، قلع، تركيبات سرب
داروهايی نظير باربيتورات ها، گريزوفولوين، الكل
كمبودهاي تغذيه ای مثل كمبود ويتامين و پيريدوكسين، كمبود يُد
عفونت ها مثل سرخك، سرخجه و عفونت های پيرامون زايمانی كه بر تكامل مغزی تاثير دارند
پرتوتابی در هنگام تكامل عصبی , توسط غلامی
ويژگي های افرادي كه از نظر رواني سالم هستند 1. آرامش احساس امنيّت و كفايت 2. توانايي های خود را در حد واقعی، ارزيابی میكنند, نه بيشتر و نه كمتر 3. به خود احترام میگذراند (Self- respect) و كمبودهای خود را ميپذيرند 4. به حقوق ديگران احترام میگذارند 5. میتوانند به ديگران علاقمند شوند و آن ها را دوست بدارند /میتوانند احترام و دوستی ديگران را جلب كنند 6. میتوانند نيازهای زندگی خود را برآورده سازند و برای دشواري هايی كه در زندگی آنها پيش میآيد راه حلّی پيدا كنند 7. قادرند مسئوليت های روزمرة خود را با برگزيدن اهداف معقول پيش ببرند 8. تحت تاثير عواطف, ترس, خشم, عشق يا گناه خود بطوری قرار نمیگيرند كه زندگيشان پريشان شود. دوستان عزیز سلام فعلا در حال راه اندازی هستیم انشاءالله در آینده شاهد مطالب جذابی خواهی بود |
||||||||||||||||||||||
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک |